اثری از حمیده بدلی ( بهار آرین ) از شاعران انتشارات حوزه مشق
ساعت پنج و پنجاه و پنج دقیقه بامداد خواب تو اغاز شد از نیمه راه هایی که رها شدیم از تپه هایی که سقوط کردیم میان جاده ایی تاریک و متروک که کو ه هایش در حال فروپاشی بود میان این همهمه دهشتناک طبیعت خیسی زشت گونه هوا و شب و صدان گله گرگی ….. برای ثانیه ایی در خواب مردم اری واقعا من مردم دستانم از دستانت رها بود در آن تاریکی صدایم گویی از انعکاس کوه های شیطان صفت به سویم منعکس میشد اما …. تو نه آغوش تو را نمیافتم نمیدانم کجای این کابوس ناتمام گمت...