قلم شما

با هم یکی از آثار بانوی هنرمند خورشید لک را بخوانیم

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir من دچارم به تو و فرصت انکارم نیست بخدا جز تو کسی،قبله و دلدارم نیست آنقدر عشق تو بر جان و تنم ریشه زده هیچ قرصی که حریف دل بیمارم نیست من دچارم به تو و حرف فراوان دارم چه کنم،جز تو کسی محرم اسرارم نیست تو بیا موی مرا شانه بزن،مستم کن بخدا جز تو کسی لایق دیدارم نیست راه دلدادگی و عشق پر از پیچ وخمست هر که را مینگرم، همسفر و یارم نیست تو بیا همره من شو،تو بیا یارم باش جز هوای تو کسی در سر و افکارم نیست در باغ دل من روی تو...
قلم شما

مرگ خاموش شاعری روشن؛ عباس براتی پور

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir مرگ خاموش شاعری روشن جعفر سیر استاد عباس براتی پور شاعری سنتی سرا، همقطار با یاران شفیق: مهرداد اوستا، مشفق کاشانی، محمود شاهرخی، یاور همدانی، صفا لاهوتی، محمدعلی مردانی و حمید سبزواری بود که جملگی به مقصد آخرت رسیدند، اما یادشان باقی است. معمولاً مرگ شاعران و هنرمندان غریبانه به گوش می­‌رسد، مهرداد اوستا و مشفق کاشانی در نشست شاعران و در حال سرودن شعر به دیدار معبود رفتند و مرگی شاعرانه داشتند اما غروب عمر زنده یاد «براتی پور» در اول اردیبهشت ۱۴۰۲ در هشتاد سالگی شاعر، در سرمای دماوند و با مرگ خاموش، بسیار غمگنانه بود. حتی...
قلم شما

دو اثر دلنشین از هنرمند فرهیخته مهرشاد علیزاده

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir موی فریبا تا شب از موی تو دستی به عصا میگذرد ماه از روی تو با ناز و ادا میگذرد دست در موی تو کردم که شَوَم با خبر از آنچه در خلوت گیسو و هوا میگذرد کفر باشد نکند عشق، که یادت به دلم این همه بیشتر از یاد خدا می‌گذرد ای خدا قهر مکن با دل من مسئله از واژه‌های‌است که از خاطر ما میگذرد گر چه هر طره‌ی محبوبه غزل بود ولی شعر از مهره‌ی تسبیح شما می‌گذرد ❤️ یاد فریبا شب از ظهور طره‌ات برپاست معمولا؟ یا روسری وا کردنت شبهاست معمولا؟ چشم منی، غیر...
قلم شما

چند اثر خواندنی از بانوی هنرمند بتی کبیری

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir شهر شعرهایت چله نشینم می‌کند قبل از هزاره ی دوم قبل از میلاد از قسطنطنیه نگاهت تا همین قونیه آوازه خوانت میشوم به سما خانه می رسم کمی صبر در سکوت مرا مهمان کن آوازه خوان ها چه میدانند که شمس با مولانا چه کرد سلطان ولد در کدام حجره به چله نشست به تاریخ اعلام کن بغض هزارساله کدام قرن واژه ها را دور زده است...؟ اصالت پنج هزارساله کدامین گیسو مرا تا اوج بودن می برد ... گریه کدام  زن در انتهای خیابان جمهوری اشک های آزادی  را به نیش  می‌کشد...؟!! خوب که نگاه می کنم تمام...
قلم شما

قلمی زیبا از بانوی هنرمند زهرا سبکرو

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir "ش ... مثل شهید"   ناسپاسی به قطر بی رحمی یک دار و فراموشی لحظه ها چونان دستاری سرگردان پیچیده بر بی خیالی سرزمین نجیب زادگان.   هان ای شعله ی بی خیالی آویز بر سوخته های خاکستری شهر! آیا خبر داری از درازای قامت آرزوهایی که فقط قصور سقف فصل های مجنون می شناختنش؛ وقتی که کمی آن طرف تر آرام آرام چکّه می کرد نت های غیرت تا لمس ساز مردانگی های شرف؟   تو چه می دانی از مهابت هیبت زانوانی که هنوز هم طنین ترنّم هیاهوی نقیض هراس شبانه های حمله اش بر دوره ی...
قلم شما

نوشته ای زیبا از بانوی هنرمند عصمت رجبی

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چشم در راه تو از شهر خودم بیزارم رفتنت درد به جانم زده وبیمارم رفتنت بغض شد آوار به راه نفسم چشم از خواب رمیده ،تا سحر بیدارم بعد تو حال خوشم رفت و کسی نشنیده غیر این حسرت وافسوس زِ هر گفتارم کاش ممنوعه ی بوسه به لبم جا می ماند طعم آن بوسه به آغوش تو کرد اجبارم تو نفهمیدی وعطر نفست معجزه کرد که دمی تازه گرفته نفسِ تبدارم من وزیبایی چشمت سخنی تکراری دوستت دارم و ، من عاشق این تکرارم عصمت رجبی ❤️ انتشارات بین المللی حوزه مشق چاپ انواع کتاب https://hozeyemashgh.ir با مدیریت...
قلم شما

تازه ترین نوشته های استاد محمد دری صفت را باهم بخوانیم

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir شد حاصل یک عمر بد اخلاقی،هیچ   سرمستیِ از شراب و از ساقی، هیچ   ایکاش که در نامه ی اعمال فقط   لبخند خدا بماند الباقی، هیچ   💎 معشوق اگر به میل خود آمد پیش   عاشق که نباید بزند طعنه و نیش   باید که بساط عاشقی پهن شود   حیف است پشیمان شود از کرده ی خویش   ❤️ شاعری بغض شکسته از ازل میخواهی گریه در چشم مفاعیل و فَعَل میخواهی   لایقت نیستم ای عشق، دو دستم خالیست وعده ی پوچ که داده ست دغل می خواهی   دل گرفتار گناه ست از...
قلم شما

جدیدترین نوشته حدیثه محمدی را با هم بخوانیم

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir تو فراتر از غمی شیرین هستی. فراتر از زیباییِ گل های اقاقیا یا پیچک تنیده بر وجودم. در  گذرگاه تجسمِ رویای بودنت، نامَت را زمزمه کردم! آن یک نفرِ زندگی ام بمان. بگزار نفس نفس برایِ لمسِ آتشِ عشق چشمانت بجنگم! میانِ استخوان هایم راز های زیادی دارم اما تو عمیق ترینشان هستی ؛شاید هم عزیزترینشان! مبادا بیخیالِ منی باشی که تلاقیِ سرنوشتم با زندگی ات شیرین ترین خیال این روزهایم شده است...   حدیثه محمدی ❤️ انتشارات بین المللی حوزه مشق چاپ انواع کتاب https://hozeyemashgh.ir با مدیریت دکتر فردین احمدی ۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹ ۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند الههء فاصله را باهم بخوانیم

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir نفس نمی کشد پنجره، قامتِ افسردگی اش بلند تر از دیروزها کمی آنطرف تر لوسترها در آغوش خواب صدای آشپزخانه در گلو می میرد فصلِ تپش مرگ متولد می شود وقتی روحِ زن مرگ نوشیده باشد   ✍️هاجر اعلمی (الههءفاصله) ❤️ انتشارات بین المللی حوزه مشق چاپ انواع کتاب https://hozeyemashgh.ir با مدیریت دکتر فردین احمدی ۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹ ۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶
قلم شما

چند اثر زیبا از بانوی هنرمند شمسی چاوشانی

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چشمانت محراب عشق است یا گرداب گناه نمی دانم دلت سرداب سرد غم است یا سکر سکوت عبادتگاه نمی دانم بوسه ات ببردم به دل ظلمت یا چو مستی باده تا پگاه نمی دانم به نازت ببخشی دولت عشق یا بکشانیم دامن قتلگاه نمی دانم شمس پریشانم دیوان دردم بیا طوفانی یا تکیه گاه نمی دانم نفسی،جان و تنی،در منی یا دشنه ای بر گلوگاه نمی دانم حوری یا پریزاد،رخ نما و بیا بمیرم یا بمانم این درگاه نمی دانم ❤️ چشمانت محراب عشق است یا گرداب گناه نمی دانم دلت سرداب سرد غم است یا سکر سکوت عبادتگاه...