حضرت دلبر کجایی؟ غیبتت بس دیر شد
حضرت دلبر کجایی؟ غیبتت بس دیر شد
پیک آخر را زدم ، مستم ولی دل پیر شد
آمدم دستی بر آتش گیرم و عاشق شدم
در دلم افتادی و عشقت عجب جاگیر شد
چشم مستت کافه ی دنجی شد و دل قهوه خور
خواب از چشمم پرید و عاقبت نفسیر شد
هر نگاهت ریسمانی شد به پای قلب من
میخکوبم کرده ای رفتن ولی تقدیر شد
برنمی گردی چرا تا گرم آغوشم کنی ؟
شک ندارم عاشقی ، رفتن چرا تدبیر شد ؟
یاسمن بدری
روابط عمومی انتشارات حوزه مشق