اثری از فرحناز مولایی از شاعران انتشارات حوزه مشق
وعشق ناگهان عاشق شدم دلم گیرتو شد همه احساسم درگیر تو شد خواستم ازغزل چشمانت جرعهای بنوشانیام جهان، غرورت بهم ریخت زلزله شد به اصرار عشق زیر آوار عاشقی جان دادم دورشدیم ازهم نصیب من مجنون فاصله شد رفتم از شهرچشمانت شبهای دلم غلغله شد وقتی عاشق کاری که انجام میدی باشی نتیجه اش مثل بچه هایی که بدنیا میاری وعاشقانه دوستشون داری هرکتابی که جمع آوری و چاپ میشه مثل فرزند آدم میمونه برا من که اینگونه بوده بغض های دوست داشتنی . پایان چاپ هرکتاب بغض گلومو فشار میده . سعی میکنم نویسنده متوجه نشه ولی یهو...