کشف استعداد برتر

تو آبی یا باران؟ تو همان بارانی ، قطره قطره از موهبت خدایی در قلبم؛ بمانند اقیانوسی، با با تصویری از کشتی خیالم چمدان بدست مسافر رویاهای خویش که خوشبختی عشق را به دوش می کشد " تو همان گرمای نفسی که جلا می دهد ، کالبد روحم را همان، نیمه پنهان منی...   شااااید.   ❤️ ✍ چشمهایم،تصویر چشمهایت، را صدامیزند و رسالتش شد باور بودنت، در رد نگاهت. محکوم شده ام به عشقت،چرا حاشا میکنی؟ سنگدل شده ای و ، میدانی تو پریشانم میکنی؟ جرم تو، کمتر از جرم منِ دیوانه نیست تو بیا آفتاب شو ، برقص،...

امشب دل من بی تاب شده در فراق و دوری تو چشم من می طلبت ، هم گریه و هم بغض زدوری تو تو بدانی  یا ندانی، عشق تو در جان من است عشق تو،مانند جام شرابیست چون تشنه ای ،در لبان من است غوغا فکند، در نفس بستر احساس و روح و  روان من است ای چشمه ی احساس،و غزل نیلوفریم در رگ و جانم سرگشته و پریشان  شده این دل  ، در پی احوالت تا کی ،دل دل کنم ز دل بیقرار از فارق احوالت من نیز نتوانم ، از منظره ی زلف و دو بازوی تو بگذرم...