قلم شما

آثاری زیبا از بانوی هنرمند حدیث اشرفیان

قاصدک وار از شانه ای به شانه ای نشستم پیام آور نانی وآبی فوت شدم بر دیار غربت ها آوار شدم بر بر شانه های خیابان روی سنگ فرش ها دور شدم .. دور شدم از خیال از رویا صد فرسنگ ها نیازِ حدیث ِکنج لبی بود این دم ها و بازدم ها این حدیث قاصدکی بود میان همهمه بوم رنگ ها ❤️   قاصدک   قاصدکی که تو برایم فوت کردی بر شانه هایم نشست میشد عطر تنت را با همان نفسی که به سراغم فرستادی حس کرد   کاش نامه ای به بالینش سنجاق بود   میان آن...
قلم شما

اثری زیبا از بانوی هنرمند سهیلا قلاوند

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir   پژمرده بودم چون گلی کوچک میان شوره زار دست باد بر شانه ام ، غم در گلویم تکه خار   روزی زبان بگشودم از تلخی بگویم با فغان خاموش شد با داغ اجباری ، لبم از روزگار   چون بادبان در قایقی سرکش میان جویبار در حسرت عطری ز آغوشت دلم شد بی قرار   یک قاصدک چون نامه ام را دید در دستان خود با گردش رقص لطیفی بوسه زد با افتخار   غمنامه ام را می سپارم در فراسوی زمان در کهکشانی بی غروب یا اختری در انتحار   سهیلا قلاوند https://hozeyemashgh.ir
آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟