چند اثر زیبا از بانوی هنرمند مستانه دادگر
به خوابی کاش
در پیاله ی شقایق
گوارای تو باشم
در بلور چشمت ببینم تسکین شکست های چهره ام
این دست سرد / میان بنفشه زار نوشینت
دمی از زمستان برهد
و تشویش نفس آخرم
میان لبهایت
بارها و بارها آرام گیرد
به خوابی کاش
دستت مرا میان بیشه ای
برای همیشه با خود ببرد
تا یک بوسه ات
دهان صد زخم را ببندد
هر چند
شعاع این خواب
تا چیدن انار طول بکشد…..
❤️
زن بارانم
زن تاراج گوشواره ها
مالک غزلهای مرصع بر گوشهای تاریک
زنی آمیخته
به فیروزه و آبشار و کوه
گندم و گیلاس و گونه های یاس
آنقدر که در پاشویه چشمهایم
ترمه های مادر بزرگ تن بشویند
تا شعری دوباره دهان باز کند
آزادتر از گیسوانم
زن بارانم…..
❤️
نه پیر هستم
نه جوان
فقط مدرسه ام هنوز تمام نشده!
انگار در مسیر این خمار اعتراف
لاک چند ناخن هنوز خشک نشده
و ابدیت چندین فرزند
هنوز از تنم پاک نگشته
شانه هایم (حتی در تصعید نوازش ها)
چرا سنگین مانده؟
این را من نمی گویم
زنی که از سایه ام زنده بیرون آمد
گفت و رفت…..
❤️
انتشارات بین المللی حوزه مشق
چاپ انواع کتاب
با مدیریت دکتر فردین احمدی
۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹
۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶