خانه

امروز که برای رفتن به نمایشگاه کتاب وقت گذاشتم با کلی مرور که چه کتابهایی را باید تهیه کنم بعد از ظهر به سمت مصلی پیش رفتم از درب اصلی داخل شده و با صحنه ای زیبا و طاق نصرتی که از گل درست کرده بودند رو به رو شدم حس زیبایی بود که بعد از چند سال که برگزار نشد و سال گذشته هم این استقبال نبود امیدوار بودم امسال رو میتونم استفاده کنم بعد از گذر از غرفه ی کودکان و نوجوانان و دیجیتال و …
رسیدیم به انتشارات دانشگاهیان از همان بدو ورود صدای همهمه میشنیدم ، با این امید که صدای خانواده هاست راهی راهرو های ورودی شدم قبل از اینکه غرفه هارا ببینم
جمعیتی که در وسط راهرو ایستاده بودند نظرم را جلب کرد بدون اختیار به سمتشان رفتم ، کنار ستون ۲ تخته وایت برد بزرگ گذاشته بودند و تعدادی از جوانان گاه و بی گاه مطلبی مینوشتند که یا با تایید و یا با عدم تایید حاضرین روبه رو میشد . بیشتر کنجکاو شدم و به داخل جمعیت رفتم بله درست حدث زده بودم اختلاف نظر ها .
در مورد اتفاقات اخیر که در کشور شکل گرفته بود به این ایستگاه رسیده بود .
مثل همیشه هر کس از نظر خودش ، راجع به زن زندگی آزادی
و حجاب و اقتصاد و…
بحث های روز کشور مطلبی مینوشت ، آن طرف تر عده ای دور هم جمع شده بودند و زنی محجبه را با پرسش و پاسخ مورد هجوم قرار داده بودند ، آن طرف تر جوانان و دختران به تمسخر و با لبخندی زیرکانه آنان را همراهی میکردند.
فضا فضای علم و کتاب و بحث علمی نبود ، بحث بر سر عقایدی بود که انگار تازه زخم باز کرده بود، بحثی که دیگر فراتر از نظر جوانان و نوجوانان شده است ،بحث حجاب ، بحث آزادی
نمایشگاه نمایشگاه هر ساله نبود ، احساس آرامش نداشتم
بیشتر تنش بود و نگرانی . نمایشگاه کتاب را با نمایشگاه مد و لباس اشتباه گرفته بودند ، بیشتر آمده بودند برای خوشگذرانی و خودنمایی، چیزی که اصلا یادشان نبود که اینجا برای چه منظوری است و برای چه بر پا شده است.
خانواده ها که تفریح آخر هفته را اینجا گذراندند و جوانان قرار هر روزه را اینجا برگزار کردند .راستی این همه هیاهویی که شد به چه نتیجه ایی رسید ؟ مگر به غیر از این است که عده ایی فرصت طلب به آمال و آرزوی دیرینه خود رسیدند
مگرنه اینکه با زیر سوال بردن دین و حجاب آب به هاونگ دشمن میکوبند ؟
مگرنه اینکه جوانان ما از بحث و درس و علم فاصله گرفتند که این خود هدف اصلی دشمن است ؟ مگرنه اینکه زنان پاکدامن ما را خدشه دار کردند و عفتشان را زیر سوال بردند ؟
و هزاران سوال و سوال و سوال …
پس کجایند سیاستمداران و فرهنگیان و طراحان فرهنگی که باید پاسخگو باشند ، برای چه دست روی دست گذاشته اند و فقط نظاره گر شده اند ، فقط این جمله پایانی که فکر نکنند اگر بی تفاوت باشید این لکه ننگ رامن شما را نمیگیرد به قول قدیمی تر ها که میگفتند اگر آتش بیشه را بگیرد تر و خشک باهم میسوزند
پس بدا به حال آنان که میتوانند کاری کنند ولی …

معصومه کردی گودرزی
دکتری جامعه شناسی

صفحه اصلی