شعرهایی که در چمدانت جا نشدند
نوشته ای از دکتر فردین احمدی:
زمانی که سوت قطار فریاد میزند
و پایان انتظار فرا رسیده است
فصل هایی با الفبای جاودانگی
به بدرقه ی تو آمدهاند
شعرهایی که در چمدانت جا نشدند
از زبان دیوان حافظ بر لبانت است
و سماعی چون بی قراری مولانا
در دلت نشستهاند
لحظهی وداع شمس وجودت
یادی همیشگی در پهنه ی تاریخی
اما برای من
یادی از عشق توست
تو را به دست یاد سپردند
ولی عشق تو در دل من همیشه باقیست
و با هر نفسی که میکشم
آرزوی دیدارت را در دلم میپرورانم
با الفبای عشق و عاشقی
در دنیایی از شعر و ادبیات
تو را به چشمانم نقش بستهام
و همیشه در قلبم جا دادهام
زمانی که سوت قطار فریاد میزند
و پایان انتظار فرا رسیده است
من به یاد تو هستم
و در غم تنهایی
به امید دیدارت
در این دنیایی از شعر و ادبیات
با الفبای عشق و عاشقی
با تمام وجودم عاشق تو هستم.