index.png
IMG_20220810_150911_239

کشف استعداد برتر

قلم شما

اثری زیبا از بانوی هنرمند بتول سرگزی_انتشارات حوزه مشق

جا کرده در دلم غم پیدا و پنهانی هیچ کس هم خبر ندارد که ما این جا چه تنهایم صبح ها حکم شب را دارد شب هم عین جهنم است این جا طلوع خورشید محال می شود گاهی شب های اینجا تکرار در تکراریست .. بتول سرگزی 💎💎💎 چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و... با شرایط ویژه و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته در انتشارات بین المللی حوزه مشق به مدیریت دکتر فردین احمدی https://hozeyemashgh.ir
قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته مسعود آزادبخت کوهدشت_انتشارات حوزه مشق

یک ثانیه اشک از صدایی که در واژه ها می رقصد لال می شود از سکوت! انگار زخمی جای خون را در فکرِ یک نفر گم کرده باشد، این بار تمام شعرهایم را روی نیزه ای فریب خواهم داد، چگونه به اتفاق راهی نشان خواهی داد تا به اتفاقِ یک تعبیر غرورِ دلنوشته ای را سراغ افکار منسجم یک باور کند؟ هنوز اندام را عرض نکرده ام تا تمام بهانه ها را عادت دهم برایِ یک شب،شاعری را در بند نگه دارد! دلم می گیرد از ترس که روزها را دنبال سیاهی ها سفید کرده است، ادامه دارد این فکر...
قلم شما

نوشته ای زیبا از بانوی هنرمند فاطمه سادات نوابی

  چگونه به فریب خنده ات از بهشتی نمناک که مورچه ها بوی اضمحلال آسودگی اش را درون دیوارهای نمور ذخیره کرده اند به جهنمی سرد تبعید شدیم تا خوشه خوشه تنهایی درو کنیم در فصل رویش سنگ     فاطمه سادات نوابی   ❤️   روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://hozeyemashgh.ir
قلم شما

دو اثر خواندنی از بانوی هنرمند بهیه پیغمبری

گرمی حرفهای تو در سردی نگاه من بخار می شود زمستانم و تو هنوز نمی دانی شعرهای بهاریت در برودت این قلب یخزده شکوفه نمی دهد در تابستان دیدی مرا گمان نمی کردی وصله پیراهن سبزم برگ ریزان پاییز باشد خواستم بارها خواستم باور های پوسیده را نبش قبر کنم ولی در این تعفن جا مانده حتی یک گل بوی بهار نمی دهد ❤️   سبز کن خیالم را مثل تابستان کمی گرما، کمی تابش، برای میوه ای نارس سبز کن خیالم را، سبز تر از دشت های باران خورده و پیچک های تودرتو و رقصنده سبز کن خیالم را،...
قلم شما

آثاری زیبا از بانوی هنرمند صدیقه رفیعی

شکستن دارد سقوط شکستن دارد تکه های کدامین سرزمینم ! افغانستانِ طالبان! یا فلسطینِ اشغالی؟ درد دارد تنم درد دارد میوه ی کالِ کدامین باغِ زیتونم! آویزانِ کدام پرواز! به کدام مقصد! از کدام ارتفاع ! من از پشت بامِ‌ کدام خاطره افتاده ام!؟     ❤️   نبودنت در همه چیز ضرب می شود و ضرب در همه یعنی بی نهایت بی نهایت گم وسطِ خیلِ اعداد نه به شمار می آید نه به حساب می نشیند بی نهایت یعنی جبر جبر تنهاییِ من در خلا خالیِ از تو و منی که منها شده ام از چشم هایت و...
قلم شما

اثری زیبا از بانوی هنرمند آرزو رمضانی

از امواج کارون تا زاینده رود از آغوش تهران تا بغض خزر من و تا سرخس و غروب کویر منو تا تپش های دجله ببر وطن مرز تنهایی و باوره وطن خاک پاک جهان منه هنوزم به عشقش نفس می کشم هنوزم براش قلب من میزنه کفن کن منو با تم پرچمی که حرفی نداره بجز آشتی به هر کس فراموش کرده بگو چه تاریخیو پشت سر داشتی من از کوچه هایی که پرخاطره ن من از سرزمینم به من می رسم من از آسمونی که آبی شده به رویای عاشق شدن می رسم من از تخت جمشید باید بگم...