اثری از بانوی هنرمند نیلوفر کاتبی _انتشارات حوزه مشق
طلوع خورشید وصال چشمانت افسون، لبخندت شیرین قلبم را به تسخیر خود درآوردی صدایت آرامش، نگاهت امید با تو زندگی رنگ و نور گرفت سالها برایت آرزو کردم شبهای تنهایی را برایت گریستم روزها را برای دیدنت شمردم لحظهلحظه منتظر وصالت بودم اکنون که دستانمان در هم است دلهایمان پر از شوق دیدار است در این شهر ناآشنا وصال ماست که میدرخشد همچون ستارهای در شب تار در کنارت غمها فراموش میشود لحظات مهر تو شادی میآفریند عشق ما از هر مرزی میگذرد پیوندمان استوارتر از کوههاست ای عشق پاک من، ای یگانه هستی من در این شهر ناآشنا،...