گفت و گو با هنرمندان

گفت و گوی صمیمی با سارا بهادری از هنرمندان انتشارات حوزه مشق

لطفا خودتان را برای مخاطبان مجموعه بزرگ حوزه مشق معرفی کنید: کیانا بهادری هستم ، با نام هنری سارا بهادری و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه کرج.همچنین دبیر آموزش و پرورش هستم و مشغول تعمیم خِرَد به دانش آموزانی که قرار است آینده سازان کشورمان شوند.غزل سرا هستم و به لطف خداوند با روزنامه های کثیرالانتشار در زمینه مقاله نویسی ادبی و علمی نیز همکاری دارم.

معمولاً شاعران از کجا الهام می‌گیرند؟ آیا شما نیز الهام‌گیری‌های خاصی دارید؟
شاعران متناسب با روحیات ، احساسات و قریحه ای که دارند ،منشأ و الهامات گوگانی را دریافت می کنند، گاه این الهامات می تواند بر اساس مضمون شعر، غیبی و آسمانی باشد و گاه از ذهن و برخاسته از ضمير ناخودآگاه آنان.ساختار ذهنی یک شاعر توانمند به صورتی است که می تواند با خلق یک اثر و چیدن کلمات روح انگیز، جهانی را به وجد در آورد و مردمی را حیرت زده کند یا هنگامی یک شاعر چکامه ای می سراید می تواند با کلام نافذش مردمانی را به فکر وادارد.البته شاعران و سخنوران دیگری هم هستند که منبع الهامات  آنان، طبیعت و محیط پیرامونشان است، سهراب سپهری شاعر آب و آینه نمونه بارز این شاعران محسوب می شود.برای من نیز ،در دل افکندن موضوعی خاص و بهره گیری از الهامات انگیزشی که منجر به سرودن چکامه ای دلکَش شود، بسیار لذت بخش است و همواره از موهبتی که خداوند در این عرصه بر من ارزانی داشته شکر گذار هستم.

شعر برای شما به عنوان یک شاعر چه معنا و ارزشی دارد؟
برای یک شاعر دغدغه مند و وطن پرست، به اهتزار در آوردن پرچم و فرهنگ اصیل کشورش بسیار حائزاهمیت است.به طوری که یک شاعر می تواند عالی ترین و لطیف ترین معانی و مضامین عرفانی یا زمینی را بیافریند و به جامعه بشری ارزانی دارد یا فرهنگ اصیل کشورش را بازگو کند تا سایر ملل آن را بشناسند.همچنین از آنجایی که شعر از جهت تأثیرگذاری در جامعه و در بین مردم، نقش بسیار مهمی دارد ، من نیز تلاش کرده ام به نوبه خود پاسدار شعر و ادب فارسی باشم و با سرودن اشعار عامه پسند موجب شادمانی و امید در قلب و روح مخاطبینم بشوم.شعر برای من ورود از دریچه قلبم به جهانی موزون است که آن را بوسیله لحنی که با احساست و عقایدم مأنوس است خلق می‌کنم.

آیا شما فرآیند خاصی برای نگارش شعر دارید؟
به زعم من فرایند سرودن شعر باید از درون شاعر و از جوارح و اعضای او صورت بپذیرد.تمامی اشعار من از عمق جان سرچشمه می‌گیرند  ، تار و پود شعر من همه نشأت گرفته از احساسات و افکار درونی من است به طوری که هنگام سرودن یک غزل کلمات و واژه ها یک به یک برای سرودن گوی سبقت را از هم می ربایند و این برای من و کلامم موهبتی است که خدایم ارزانی داشته.پس شعر نمی‌تواند فرمول پیچیده و خاصی داشته باشد تا فردی بتواند کلامی آهنگین بسراید ،کلام باید بر گرفته از احساسات درونی شاعر باشد.

طرح موضوعات در شعر برای شما چقدر اهمیت دارد؟ آیا موضوعاتی خاصی را ترجیح می‌دهید؟
مضمون انتخابی برای سرودن شعر متناسب با روحیات و افکار شاعر است ، گاه شاعر بر اساس واقعه ای خاص می سراید ، گاه شعرش زاییده اوهام و خیال است و گاه بر اساس مناسبت های دینی و مذهبی دست به قلم می شود . اشعار من ،هم رنگ و بوی عرفانی دارند و هم از عطر نسیم عاشقانه بی بهره نیستند.اما سرودن غزل ناب عاشقانه برای من دلپذیر تر است زیرا عصاره ماندگاری و تأثیرگذاری شعر فارسی همواره عشق است.

چگونه با نقدها و انتقادات به شعر خود برخورد می‌کنید؟
نقد اگر آفریننده و اصولی باشد در جهت بهبود سطح کیفی یک اثر بسیار سازنده خواهد بود و چه بسا سبب زیباتر شدن آن اثر شود.من در همایش ها و انجمن های ادبی دانشجویی بسیاری شرکت کرده ام و بر آثارم نقد های بسیار شنیده ام ، همچنین نقد هایی بر آثار دیگر شاعران داشته ام.یک شاعر باید جنبه نقد پذیری را در خود گسترش دهد و در راستای بهبود کلامش بکوشد،گارد های غیر معقول و متعصبانه برخی شاعران در نقد اشعارشان، نمی تواند شیرینی و هلاوت کلامشان را در یک اثر فزونی دهد.گاه نقدها در آثارم سبب شده تا ایده های نو و تازه ای را دنبال کنم و سرودن برایم هموارتر شود.انتقاد اصولی برای برخی شاعران ضرورت دارد تا آنان راه را از بی راهه تشخیص دهند.اما نقد های بی مورد و تند هم می تواند منجر به شکستن و نابودی دریچه سرایش در ذهن یک شاعر سخنور شود که این امر مرگ کلام آن شاعر خواهد بود.

شعر در معرض تغییرات جامعه و فرهنگ قرار دارد. آیا شما تأثیرات تغییرات اجتماعی و فرهنگی را در شعر خود احساس می‌کنید؟

در طی ادوار مختلف شاعران زیادی بوده اند که سخنشان تحت تاثیر فرهنگ و یا تغییرات اجتماعی قرار گرفته است. می توانم خاطر نشان کنم که جنس آثار ادبی که فرهنگ و تغییرات اجتماعی در آن حضور داشته، لطیف‌تر و محسوس‌تر است همچنین این اشعار معقول‌تر و منطقی‌تر هستند زیرا قاعده و قوانین خاصی را پیروی می کنند.اشعار من نیز از این قاعده مستثنی نیست و در پیچ و خم های سطوح مختلف فرهنگی و اجتماعی جامعه صیقل یافته و از نظر مضمون و سبک شعری ، دچار پیشرفت شده و من این مورد را به فال نیک می‌گیرم، زیرا جریان های اجتماعی متعدد سبب شده افق فکری من در شعر گسترده تر شود تا صرفا به مضمونی خاص یا سبکی کهنه روی نیاورم.

شاعری که شما را الهام می‌دهد و تأثیرگذار بر شعرتان بوده است، کیست؟

هرچند شاعران نامی و ادیبان صاحب نظر بسیاری هستند که آثارشان مرا به وجد می آورد ، شکوه کلامشان را درک می کنم و سبک شعری آنان را می پسندم ، اما هرگز در سرودن تحت تاثیر کلامِ هیچ شاعری نبودم و سخن شاعری در سروده های من تاثیری نداشته و کلامم بر خواسته از ذهن و قوه تخیل خودم بوده است. برای سرودن اشعار آئینی و یا مناسبتی از خداوند مدد جسته ام و برای سرودن اشعاری که درون مایه عاشقانه یا اجتماعی دارد از ذهنیات و اندیشه خود یاری طلبیده ام.گاه برای شاعر برگ خشیده یک درخت ،باران بهاری و یا اندوه قلبی نیز می تواند الهام بخش باشد و صرفا نیاز نیست یک شاعر موجب الهام و یا تأثیرگذاری در شعرِ شاعری دیگر گردد.

شما با چالش‌هایی در نوشتن شعر مواجه شده‌اید؟ اگر بله، لطفاً به آن‌ها بپردازید.

به لطف خداوند علم عروض و قافیه را به خوبی درک کرده ام و از نظر ساختار و قالب شعری دچار مشکل خاصی نیستم. هرچند پیشه آموزگاری مجال سرودن های متعدد را نمی دهد اما عشق به سرودن تمامی چالش های متعدد را از دلم بیرون می کند به طوری که با سرودن یک غزل بسیار به وجد می آیم و سعی کرده ام همواره دست به قلم باشم و چکامه ای نو بسرایم.

آیا از ابزارها و تکنیک‌های خاصی در نوشتن شعر استفاده می‌کنید؟
کلید واژه‌ اصلی و تکنیک نهایی در سرودن شعر استفاده از داده های اطلاعاتی ذهنی است که به صورت دایرت المعارف لغت آن را می شناسیم. به طور مثال هرچقدر دامنه مطالعه و سرایش در شاعری گسترده تر باشد ، شاعر پا به عرصه جدیدی در سرودن می نهد. به نظر من یک شاعر توانمند و حرفه ای که سخنش شیوا و دل انگیز است واژگان بسیاری را می‌شناسد و در ذهن دارد که در هنگام سرودن به آنان رجوع می کند.اما شاعری که زمان اندکی را به مطالعه و فراگیری لغات جدید اختصاص می دهد نمی‌تواند سروده پر مغزی داشته باشد و یا بتواند با کلامش ذهن مخاطبی را به چالش بکشد. سخن رمز آلود برخی شاعران برگرفته از ذهنیات و استفاده از ابزارهای کلامی است

چه نکاتی را برای شاعران جوان توصیه می‌کنید؟
من نیز سخن استاد گرانقدر خود را بیان میکنم و توصیه ایشان را برای دوست داران شعر و ادب نقل می نمایم، تا می توانید به نگارش ذهنیات خود بپردازید و دست به قلم بمانید و از این رهگذر خسته نشوید ، وادی سرودن بسیار دل انگیز است و روحیه مقاومی می طلبد پس، از پیچ و خم های صعب‌العبور آن نهراسید و ذهن خود را با مطالعه آثار دیگر شاعران تقویت کنید ، سپس موضوع خاصی را مد نظر قرار داده و در آن باب بنویسید ، کلام شما حتما نباید موزون و از دریچه علم عروض باشد ، بهتر است از ابتدا با سرودن اشعار آزاد و سپید شروع کنید و خود را در تنگ نای قافیه و ردیف قرار ندهید تا دچار مشکل و دل زدگی نگردید. همچنین شرح حال نویسی نیز می تواند در به کار بردن و چینش کلمات در کنار هم و گاه سرودن نغمه ای شما را یاری دهد.

آیا شما در هنگام نوشتن شعرهای خود، خواننده‌های خاصی را در نظر می‌گیرید؟

هر شاعری بر حسب توانایی قلمش انتظار دارد ، سروده هایش مخاطبین عام داشته باشد و خوانندگان زیادی به اشعارش جلب شوند، هرچقدر قلم من پر قدرت و نافذ باشد نظر خواننده های زیادی را به اشعارم جلب خواهم کرد.همچنین من دلم می‌خواهد زبان ناطق مردم کشورم باشم، بتوانم هم عواطف مشترک آنان را به رشته تحریر در بیاورم و هم رویداد های اجتماعی و تاریخی کشورم را بیان کنم آن هم با زبانی رسا و شیوا تا خوانندگان زیادی بتوانند با اشعار من انس گرفته و ارتباط بر قرار کنند.شاعر خردمند باید با زبان عامی مردم آشنا باشد و اصطلاحات و لغاتی را که آنان به کار می برند، بشناسد و آنان را به کار گیرد زیرا نوه جمله بندی کلمات ،‌عناصر و مضمون انتخابی در شعر برای مخاطب بسیار حائزاهمیت است.

آیا در نوشتن شعر از تجربیات شخصی خود استفاده می‌کنید؟
گاه شاعر تجربیات عینی و ملموس زندگی خود را به شعر مبدل می کند و این امر رمز ماندگاری و تأثیرگذاری آن بر اذهان عمومی است.من همواره به پنجره اتاقک قلبم رجوع میکنم و دست به قلم میشوم برای سرودن اشعار عاشقانه و گاه رویداد های زیبای زندگی ام را به تصویر می کشم تا علاوه بر خودم دیگران نیز بخوانند و این روایت عاشقانه را در ذهن خود مجسم کنند.

شاعران برای بیان احساسات و افکار خود از زبان شعر استفاده می‌کنند. آیا شما نیز این را تجربه کرده‌اید؟
شاعران و نویسندگان همواره برای بیان احساسات و افکار خود دست به قلم می شوند. به زعم من زبان شعر ،‌می تواند زبان اندیشه ها و عقاید شاعر باشد که با چاشنی اصول و قواعد نگارش توأم شده است.من نیز گاها پیش آمده که در هنگام اعتراض به موضوعی با تکیه بر کنایات و استعارات از دروازه شعر وارد شده ام و سخن خود را بیان نموده ام.

آیا از شعر برای بیان انتقادات اجتماعی استفاده می‌کنید؟
بله بسیار پیش آمده که موضوعی ذهنم را به خود مَشغول ساخته و در آن باب شعری سروده ام. اما سعی کرده ام از زبان طنز و کنایه آن را بیان کنم. زبان طنز سبب می‌شود تا شاعر راحت تر بتواند سخن نهفته در دل خود را نقل کند این شگردی است که یک شاعر چیره دست باید بر آن واقف باشد

اگر بخواهید شعر خود را با سه کلمه توصیف کنید، این کلمات چه خواهند بود؟
مثل خون در رگهای من

صحبت پایانی برای مخاطبان حوزه مشق:

به مخاطبین حوزه مشق و دوست داران شعر و ادب پارسی توصیه میکنم که برای حفظ و گسترش هویت ملی و اشاعه فرهنگ ایرانی در قالب ادبیات بکوشند و از آن پاسداری کنند .با سپاس از همراهی و همدلی شما بزرگواران در مجموعه انتشارات حوزه مشق

 

 

 

خدمات ما شامل چاپ کتاب‌های شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایان‌نامه به کتاب است. شما هم اگر رویایی در سر دارید، با ما در تماس باشید:

09191570936
09393353009
https://hozeyemashgh.ir

انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی

تصویر نویسنده
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *