گفت و گوی صمیمی با هدیه زهرا افشاری از نویسندگان انتشارات حوزه مشق
مصاحبه با نویسنده دلنوشته
لطفا خودتان را برای مخاطبان مجموعه بزرگ حوزه مشق معرفی کنید:
به توکل نام اعظمش…
با عرض سلام و درود!
هدیهزهرا افشاری هستم…
نویسنده، شاعر و داستاننویس.
اهل قلم و دلباخته واژه ها و هرچیزی که از یک قلم سبز، به جا میمونه…
چگونه به این نوع نوشتن علاقهمند شدید و چه تجربههایی در این زمینه دارید؟
تا جایی که خاطرتم هست، اولین تجربه شعرسرایی من در سن هشت سالگیم صورت گرفت؛ دفتر خاطرات کوچکی داشتم که از اشعار و نوشتههای بقیه داخلش مینوشتم و باهاشون انس میگرفتم، تا اینکه به مرور خودم هم دست به قلم شدم و قطعات ادبی بیشتری روی کاغذ پیاده کردم ولی فکر نمیکردم روزی این موضوع، برای من مهمتر از صرفا یک تفریح باشه…
زنگهای ادبیات مدرسه، از محبوبترین ساعتهای درسی من بودند.
با ادبیات شیرین فارسی انس میگرفتم و در دریای بیکران اشعار و نوشتهها غرق میشدم.
با واژهها بازی میکردم و با روی هم گذاشتن کلمات، قطاری از داستانها، دکلمهها، دلنوشتهها، شعرها و قطعات ادبی، روی کاغذ ردیف میکردم.
به کرات مورد تحسین دبیرهای ادبیات قرار میگرفتم و به این ترتیب پی بردم که دستی به قلم دارم و فعالیتم رو در این زمینه با جدیت آغاز کردم.
از تجربیاتم در این زمینه میتونم به چندین قطعه شعر، دلنوشته و دکلمه ادبی، چند داستان کوتاه، شرکت در مسابقات خوارزمی در محور تصویرنویسی و کسب تقدیرنامه و همکاری با دو انجمن نویسندگی اشاره کنم.
به اشتراک بگذارید که چه چیزی شما را به نوشتن دلنوشتهها ترغیب میکند؟
به عقیده بنده، عادت نوشتن موجب رشد کمالات انسانی میشود.
چون شخص نویسنده باید خواننده هم باشد؛ کتابهای بیشتری بخواند تا مطالب بیشتری برای نوشتن داشته باشد.
اینگونه به درجات بالاتری از یادگیری میرسد.
به علاوه، نوشتن احساسات را خالی میکند و مرهمی برای زخمهای نویسنده میشود؛ برایش بال و پر میشود و او میتواند به آنچه مینویسد، پرواز کند و برای چند لحظه از این دنیا بِکَنَد و مسافر عالم رویاهای خودش شود.
از نظر من اصلیترین دلیل رغبت یک نویسنده برای تداوم در نوشتن، همین موضوع است.
آیا دلایل خاصی وجود دارد که شما را به نوشتن در این سبک الهام میدهد؟
دلیل من برای نوشتن، ادامه ی حیات است.
نیازی از اعماق وجودم سرچشمه میگیرد که تنها با نوشتن برطرف میشود…
خلاصه ی کلام؛ برای ادامه دادن زندگی به نوشتن احتیاج دارم…
کاربرد دلنوشتهها در فرهنگ و ادبیات چه نقشی ایفا میکند؟
به گفته چارلز بودلر، هدف یک نویسنده این است که تمدن را از نابودی نجات دهد.
ادبیات هر جامعه و کشوری، نقش به خصوصی در فرهنگ آن جامعه دارد.
مثلا ایران که سرزمینی با قدمت، متمدن و اصیل است، همواره فرهنگ غنی خودش رو مدیون این ادبیات رگ و ریشه دار بوده و در تاریخش بارها نشان داده که چگونه در گذشته، فرهنگ ایران پیروز بر شمشیر و خشونت شده و با تحکمی که داشته، یک سری از فرهنگهای پوشالی رو تسلیم خودش کرده.
دلنوشتهها هم ادبیاتی هستند که حرف اول رو در ادبیات و فرهنگ جامعه ما میزنند و نویسندگان باید تلاش کنند که به وسیله نوشتههاشون، مسبب گسترش و توسعه هرچه بیشتر این فرهنگ باشند و جامعه رو به این سمت، سوق بدهند.
به نظر شما چرا این نوع نوشتهها جذابیت خاصی برای خوانندگان دارند؟
دنیای امروزی، مملو از کلیشه هاست…
نظر بنده در این خصوص، اینه که مردم از کلیشهها و ادبیات خشک خسته شدن و ادبیاتی که اعماق دل بر میاد براشون جذابیت بیشتری داره…
به قولی، آنچه از دل برآید خوش آید…
آیا دلنوشتههای شما تمرکز خاصی دارند؟ آیا در موضوعات خاصی تخصص دارید یا به مسائل گوناگونی میپردازید؟
خیر؛ من همیشه سعی داشتم که در زمینههای گونان و موضوعات متفاوت بنویسم و در محتوای هر نوشتهام، به یک مسئله مهم اشاره کنم.
چگونه از تجربهها، احساسات و دیدگاههای شخصی خود برای ایجاد ارتباط با خوانندگان استفاده میکنید؟ آیا این نوع نوشته موجب ارتباط عمیقتری با خواننده میشود؟
بنده با نهایت توان، از احساسات قلبی خودم استفاده میکنم و چاشنی عشق و احساس را در اکثر نوشتههایم به کار میگیرم…
به قول سال بلو، اگر نویسنده اشک نریزد، خواننده نیز اشک نخواهد ریخت.
اگر نویسنده شگفتزده نشود، خواننده نیز شگفت زده نخواهد شد.
من با این حرف موافقم؛ نوشتههایی که از قلب نویسنده به قلمش میرسد و روی کاغذ مینشیند، از سطر های کاغذ هم به قلب خواننده میرسد و در آنجا مینشیند.
این موضوع، نوعی گردش و انتقال احساسات از نویسنده به خواننده است.
نویسنده وظیفه دارد نوشتههایش را درک کند تا برای خواننده هم قابل درک باشد…
آیا با چالشهایی در ایجاد دلنوشتهها مواجه شدهاید؟ اگر بله، لطفاً درباره آنها صحبت کنید و بیان کنید چگونه با آنها مقابله کردهاید.
تا به این لحظه با چالشهای جدی مواجه نبودم.
مشکلات کوچک هم با یاری خدا، صبر، تلاش و امیدواری حل کردم…
چگونه میبینید که دلنوشتههای شما میتوانند به توسعه و ترویج فرهنگ و ادبیات کمک کنند؟ آیا تلاش میکنید تا نوشتههایتان را به عموم جامعه فرهنگی منتقل کنید؟
بسیار در تلاشم که همین اتفاق در آینده نزدیک رخ بدهد و دلنوشتههای من به ترویج و توسعه فرهنگ و ادب در جامعه کمک کنند و از من به عنوان فرد مفیدی در این زمینه یاد شود.
به این آینده روشن امید دارم و به یاری خدا و همت خودم این هدفم را با سرسختی دنبال میکنم.
همچنین مسیر الگوهای خودم را
که اسطورههایی در زمینه ادبیات فارسی بودند، ادامه میدهم…
آیا تجربههای همکاری با دیگر نویسندگان، انتشارات یا وبسایتهای فرهنگی داشتهاید؟ اگر بله، لطفاً درباره آنها صحبت کنید و تأثیر آنها را بر نوشتههایتان بیان کنید.
بعد از گذراندن دورههای نویسندگی، از دو مجموعه نویسندگی آنلاین، پیشنهاد همکاری دریافت کردم و عضوی از انجمن نویسندگان شدم و همچنین با چند آکادمی آنلاین نویسندگی مشارکت دارم.
با نویسندههای زیادی در جهت همکاری، همفکری، نقد، نظر، یادگیری آموزشات و بهرهگیری از تجربیات همدیگر در ارتباط هستم و فکر میکنم این امر باعث پیشرفت قلم میشود؛ یک دست صدا ندارد…
صحبت پایانی با مخاطبان حوزه مشق را بفرمایید:
در پایان قصد دارم به رسم ادب، از خانواده دلسوزم تشکر کنم که همیشه اصلیترین مشوق و حامی من در مسیر رویاهام بودند…
در گام دوم قدردانی میکنم از استاد بزرگوارم آقای نادریپور که مسبب رشد من در عرصه ادبیات فارسی بودند…
و امیدوارم در این سرزمین، شهریارها و پروینهای بیشتری زاده شود و روزی باشد که با توکل به خدای نیکیها و توسل به تلاشهای خودم، اسم من هم در کنار این اسامی پرافتخار، حک شود…
بدرود!
خدمات ما شامل چاپ کتابهای شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایاننامه به کتاب است. شما هم اگر رویایی در سر دارید، با ما در تماس باشید:
09191570936
09393353009
https://hozeyemashgh.ir
انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی