گفت و گو با هنرمندان

گفت و گوی صمیمی با شهلا نیکخواه از شاعران انتشارات حوزه مشق

سوالات مصاحبه برای ترانه سرایان

لطفا خودتان را برای مخاطبان حوزه مشق معرفی کنید:

درود وادب واحترام..شهلا نیکخواه هستم ۴۳ ساله فوق دیپلم حسابداری.

چگونه به شعرگفتن علاقه‌مند شدید و از کجا شروع کردید؟

حدودِ سن ۱۶ سالگی بودم که متوجه شدم میتونم قطعه های ادبی بنویسم..و ابتدا با قطعه های ادبی یا مینی مالها شروع کردم..بعد از آن نثرهایی که می‌نوشتم آهنگین میشد گاهی حتی یک مصراع آهنگین در دفترم یادداشت میکردم.تااینکه شعری بسیار تاثیر گذار و زیبا از تلویزیون پخش شد به نام(احمدک)نوشته ی آقای علی اصغر اصفهانی متخلص به سلیم بود که سال ۳۴ هجری سروده بودن.و من موفق شدم سریع یادداشت بکنم.. اونقدر این شعر رو زمزمه کردم تا ملکه ی ذهنم شد و روزی سر صف مدرسه در روز معلم این شعر رو خوندم و البته مورد شماتت مدیر مدرسه قرار گرفتم..درواقع میتونم بگم غزل سرایی رو به عشق این شعر شروع کردم واحمدک بود که از من شاعر ساخت.از همان سن ۱۶ سالگی به انجمنهای ادبی راه پیدا کردم و تجربه های زیادی پشت تریبون دارم.اعمم از لوح تقدیر جایزه و غیره

چه عواملی در انتخاب شما برای اشعارتان تأثیرگذار بوده‌اند؟

من هرگز انتخاب نکرده ام که اشعارم درچه موردی باشه ..اما بیشتر اشعار من عاشقانه س..و هرزگاهی اجتماعی.. در هنگام سرودن شعر به موضوع خاصی توجه ندارم..یک بیت الهام میشه و تبدیل به یک اثر..مگر اینکه در مواردی انگشت شمار مثل مرگ‌‌پدر شعری نوشته باشم که اغلب اشعار من احساسی بدون مخاطب هستند…لزوما نوشتن یک شعر یا نثر همراه با احساسی با مخاطب خاص نیست

 

چگونه فرآیند نوشتن غزل یا ترانه برای شما است؟ آیا روش خاصی برای نوشتن و ترکیب کلمات و ایده‌ها دارید؟

روش من برای نوشتن به این سبک هست که وقتی یک‌مصراع یا یک بیت به ذهنم خطور می کنه سریع در دفترم یادداشت میکنم و دنبال واژه های همقافیه در رابطه با همان بیت میگردم ..در این فاصله مصراعهایی جداگانه به ذهنم میاد که گوشه کنار دفتر مینویسم تا در بین شعری که قصد پردازشش رو دارم استفاده بکنم..گاهی هم پیش میاد که اصلا با اون قافیه ای که در اولین بیت به ذهنم الهام شده کاری ندارم و قافیه رو تغییر میدم وشعر دیگری می‌شود و اغلب ازاین اتفاق راضی بوده ام…معمولا با اولین بیت میدونم از این شعر چه میخواهم

 

آیا از تجربیات شخصیتان در ترانه‌سرایی یا غزل استفاده می‌کنید؟ اگر بله، لطفاً توضیح دهید.

بله البته در حد یکی دو اثر..یکی غزل (بابا آب داد)که تجربیاتم در زمان کودکی و مدرسه س..و یک شعر برای دخترم نوشتم که در بیت آخر بهش گفتم؛
مادرت پا به پای غمها مُرد
دخترم! ولی تو یاد نگیر

 

تاثیرگذارترین اثرتون که تاکنون ساخته‌اید، کدام بوده‌اند و چرا؟

تأثیرگذارترین اثر که خیلی مورد استقبال شنونده ها قرار گرفته همان غزل (بابا آب داد)به این دلیل که گویا همه به نحوی تجربه اش کردن ویاداور دوران مدرسه بوده.. تداعی خاطرات تلخ و شیرین

آیا برای شما اهمیت دارد که ترانه‌هایتان پیامی مشخص به مخاطبان منتقل کنند؟

بیشتر به دل نشستنِ اثر برایم اهمیت دارد اینکه ترانه یا شعر آهنگینِ دیگری که مینویسم وبرای مخاطب می‌خونم، دلم میخواسته جلا بخش روح شنونده باشه، نه به این‌ دلیل که خودم مورد تشویق قرار بگیرم.به هیچ عنوان.. بلکه به این‌ دلیل که با شنیدن اون اثر حال دلش خوب بشه حتی اگر شعر، برآمده از یک احساس غمگین باشه..بنظرم اگر شعر به جان شنونده بنشینه اون پیامی که باید برسونه رو میرسونه.نیازی به تلاش منِ شاعر نیست

 

چگونه موضوعات مختلف را برای ترانه‌هایتان انتخاب می‌کنید؟ آیا موضوعات خاصی را ترجیح می‌دهید؟

همانطور که قبل گفتم دنبال موضوعی خاص نمیرم مگر درموارد انگشت شمار که بیش از حد برام مهم بوده باشه..فقدان پدر رو مثال میزنم که جزء همین دسته میشه.نیازی به موضوع خاص ندارم خداوند لطف میکنه یک جمله رو در ذهن و دلم قرار میده و من ادامه میدم که یا غزل میشه یا چهار پاره یا ترانه یا دوبیتی و یا غیره…ممکنه عاشقانه باشه یا اجتماعی یا هرچیز دیگری

 

چگونه با نقدها و انتقادات به ترانه‌هایتان برخورد می‌کنید؟

یکی از دلایلی که همیشه در انجمنهای ادبی شرکت کرده ام، شنیدن نقد و بررسی نوشته ام بوده که بسیار هم برایم همیشه مفید واقع شده…گاهی آنچنان اون اثر در حجمی از انتقادات کوبیده شده که بعد از دوباره ساختنش تبدیل به یک اثر فوق العاده شده…به زعم من یک شاعر زمانی میتونه رشد بکنه که نوشتش رو درمعرض نقد(البته کسانی که صاحب نظر باشند) بگذاره …بنابراین هرگز از انتقاد نه ترسیدم نه فرار کردم.تا انتقاد نباشه شعری ساخته نمیشه

 

آیا همکاری با سایر هنرمندان برای ساخت ترانه برای شما جذاب است؟

اگر خواننده باشند قطعا بله..برایم جذابه که ترانه هام رو خواننده ای تبدیل به آهنگ بکنه….اما اینکه بخوام ترانه یا شعر دیگری رو با شاعری دیگر کامل بکنم یا بنویسم ،نه…البته گاهی شده مثلا دوستی جمله ای به من گفته(حرف عامیانه و معمولی)و بنظرم اومده به همون جمله میشه جان داد و اهنگینش کرد..و همون جمله رو آهنگین کردم و در اختیار اون عزیز گذاشتم که چون جمله ی خودش بوده ادامه بشه و تبدیل به اثر بشه و شده

 

آیا از ابزارها و تکنیک‌های خاصی در نوشتن اشعارتان استفاده می‌کنید؟

ابزار خاصی برای نوشتن ندارم جز یک دفتر خط خطی و خودکاری ابی رنگ..تکنیکم برای نوشتن اینه که شعر رو به صورت اهنگ بازخوانی میکنم…مثلا هربیتی رو که کامل میکنم با صوت برای خودم میخونم و این بهم کمک میکنه در نوشتن بیت‌های بعدی..

 

چه نکاتی را به شاعران جوان توصیه می‌کنید؟

از چیزی نترسند..اینکه شعری رو بنویسن که مورد حمایت شنونده قرار نگیره یا خجالت بکشن بخونن..اصلا به این موارد اهمیت ندن…هرچیزی که از ذهن تراوش میکنه روی کاغذ حک کنن…گاهی میشه همون نوشته بهترین اثرشون میشه..مطالعه ی کتاب‌های شعر بسیار کمک کننده س..با مفاهیم ادبی آشنا بشن…شناخت واژه ها مهمه…دایره ی لغات رو گسترش بدن…از انتقاد نترسند…انجمنهای ادبی رو شرکت بکنن..برای هر اثر اسمی انتخاب بکنن بعضی شعرها نام ندارند..هر شعری که ما می‌نویسیم مثل فرزندان ما هستند به همان اندازه عزیز و دوست داشتنی پس نام گذاشتن روی هر نوشته لازمه..هر نوشته ای میتونه قدرتمند باشه…پس با قدرت بنویسند وادامه دهند..

 

آیا در هنگام نوشتن اشعارتان هدفمندی خاصی در نظر دارید؟

در نوشتن شعر سختگیر نبوده ام و نیستم..هدف خاصی پشت اشعارم نیست…جز اینکه هر کسی شعر منو میخونه لذت ببره..همین

 

آیا از ترانه‌سراهای دیگر برای الهام‌گیری استفاده می‌کنید؟

نه..هرگز اینکارو انجام نداده ام…الهام گرفتن از موضوعی چیز بدی نیست که باعث بشه شاعر بتونه اثری جدید وقوی خلق بکنه..اما من همیشه خودم بودم هر آنچه از ذهنم تراوش کرده همون رو خلق کردم..هرچند خودم رو مدیون غزلیات استاد شهریار میدونم بخاطر علاقه به آثار ایشون زیاد مطالعه داشتم اما اینکه بخوام الهام بگیرم ،نبوده

 

چگونه با تغییرات جامعه و فرهنگ سازگار می‌شوید و آن‌ها را در ترانه‌هایتان بازتاب می‌دهید؟

به عقیده ی من شعر اونقدر مقدسه که نباید از هر واژه یا کلمه ای در ساختنش استفاده کرد..شعر حرمت داره تغییرات جامعه یا فرهنگ به هر نحوی که باشه نباید از شآن شعر بکاهد.مثلا ممکنه توی جامعه واژه های پست استفاده بشه و روی کار بیاد..دلیل نمیشه در یک اثر ادبی با به کار گرفتن اون واژه ها بخواهیم مثلا بروز باشیم…مگر اینکه این تغییرات مثبت باشند و از ابهت شعر چیزی کاسته نشود

 

صحبت پایانی برای مخاطبان حوزه مشق

یکی از تجربیات خوبم همین مصاحبه با حوزه ی مشق بود..سوالات بسیار کاربردی و تاثیر گذار بود حداقل برای من اینگونه بود…و بسیار سپاسگذارم از دست اندر کاران حوزه ی مشق که این فرصت رو به بنده دادند و این مصاحبه انجام شد..موفق وموید باشید

 

از قلم تا جاودانگی… با شما!
انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت می‌کند. ما به جای ساختن کتاب‌های سطحی، به خلق آثار ماندگار و حمایت از نویسندگان و شاعران عزیزمان افتخار می‌کنیم. هر نقدی که از روی خیرخواهی و سازندگی باشد، گوش جان می‌سپاریم؛و با قدرت به مسیرمان ادامه می‌دهیم.

خدمات ما شامل چاپ کتاب‌های شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایان‌نامه به کتاب است.

انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی.

https://hozeyemashgh.ir

۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹

۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶

#چاپ_داستان #چاپ_شعر #چاپ_رمان #داستان #شعر #رمان #شاعر #نویسنده #چاپ_کتاب #فردین_احمدی #حوزه_مشق #انتشارات_حوزه_مشق #نویسنده #محقق #پژوهشگر #مترجم #ایران #قلم #کتاب #ادبیات #فرهنگ #هنر

Author Image
فردین احمدی

8 thoughts on “گفت و گوی صمیمی با شهلا نیکخواه از شاعران انتشارات حوزه مشق

  1. سلام درود من اشعار خانم شهلا نیکخواه رو در مجالس شب شعر گوش کردم ، سروده هاشون بسیار زیبا هستن ، تبریک میگم انتشار کتابشون رو حتما تهیه میکنم و لذت میبرم

  2. گفتگوی بسیار جذابی بود.. ارزوی موفقیت دارم برای این شاعر عزیزمون.. و ببست اخر شعری که برای دخترشون گفتن خیلییی قشنگ بوده که میگن؛
    مادرت پا به پای غمها سوخت… دخترم ولی تو یاد نگیر….
    مکفق باشید و سلامت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟