بهترین و محبوبترین انتشارات و ناشر ایران: راهنمای جامع برای چاپ کتاب، دیدهشدن و موفقیت نویسندگان
بهترین و محبوبترین انتشارات و ناشر ایران: راهنمای جامع برای چاپ کتاب، دیدهشدن و موفقیت نویسندگان
«تجربهها و رازهای فردین احمدی، مدیر انتشارات بینالمللی حوزه مشق»
نویسنده: زهرا امینی
فهرست مطالب
۱. چرا انتخاب ناشر، مهمترین تصمیم نویسندگی شماست؟
توضیح: در این بخش به نقش حیاتی ناشر در سرنوشت یک کتاب و برند شخصی نویسنده پرداخته میشود.
۲. ویژگیهای یک ناشر خوب: چطور بفهمیم کدام انتشارات قابل اعتماد است؟
توضیح: راهکارهای شناسایی ناشر حرفهای، شفاف، پاسخگو و اهل تعهد.
۳. چگونه حوزه مشق به برند محبوب نویسندگان تبدیل شد؟
توضیح: معرفی مسیر رشد انتشارات شما همراه با دستاوردها، اعتمادسازی و افتخارات.
۴. از شعر تا پژوهش: چه کتابهایی را میتوان در حوزه مشق چاپ کرد؟
توضیح: معرفی دایره موضوعی فعالیتها و قابلیتهای انتشارات در پذیرش آثار مختلف.
۵. مسیر شفاف چاپ کتاب: از فایل تا کتاب منتشرشده در ویترین
توضیح: تشریح گامبهگام فرآیند چاپ کتاب در انتشارات حوزه مشق به زبان ساده و کاربردی.
۶. چند میارزد؟ هزینههای واقعی چاپ کتاب برای نویسنده
توضیح: بررسی شفاف و صادقانه هزینهها، با ذکر مزایای خدمات اقساطی و ویژه.
۷. دیده شوید! راهکارهای تبلیغاتی حوزه مشق برای فروش و برندینگ نویسنده
توضیح: معرفی خدمات بازاریابی، معرفی کتاب در رسانهها، اینستاگرام، فروشگاهها و…
۸. چاپ کتاب شعر، داستان، کودک یا ترجمه؟ چطور شروع کنیم؟
توضیح: پاسخ به پرتکرارترین سؤال نویسندگان مبتدی در شروع مسیر چاپ کتاب.
۹. ناشر یا هممسیر؟ چرا حوزه مشق همراه واقعی نویسنده است؟
توضیح: بیان تفاوتهای همکاری با حوزه مشق بهعنوان یک “همکار خلاق” نه فقط یک ناشر.
۱۰. چطور مجوز بگیریم و در کتابخانه ملی و ارشاد ثبت شویم؟
توضیح: توضیح مراحل فیپا، شابک، مجوز وزارت ارشاد و ثبت در بانکهای اطلاعاتی.
۱۱. از پایاننامه تا کتاب پرفروش: تبدیل ایده پژوهشی به اثر معتبر
توضیح: معرفی خدمات تبدیل پایاننامه، کتابسازی علمی، اخذ مجوز و نشر بینالمللی.
۱۲. چرا فردین احمدی و حوزه مشق انتخاب اول نویسندگان آینده است؟
توضیح: جمعبندی افتخارات، اعتماد جامعه علمی و ادبی، خدمات ویژه و مأموریت آینده انتشارات.
معرفی کتاب
اگر نویسندهاید و نمیدانید مسیر چاپ کتابتان از کجا آغاز میشود…
اگر شاعر یا مترجم هستید و بارها فریب وعدههای ناشران بینام و نشان را خوردهاید…
اگر پژوهشگر یا استاد دانشگاهید و میخواهید پایاننامهتان را به کتابی اثرگذار تبدیل کنید…
و اگر دغدغهتان دیدهشدن، شنیدهشدن و برند شدن در فضای ادبیات، فرهنگ و رسانه است…
این کتاب دقیقاً برای شما نوشته شده است.
«بهترین و محبوبترین انتشارات و ناشر ایران»، تنها یک کتاب نیست؛ یک راهنمای مطمئن و تجربهمحور است برای همه کسانی که میخواهند بدون دردسر، هزینههای اضافی یا سردرگمی، کتاب خود را به مرحله چاپ، فروش، دیدهشدن و موفقیت برسانند.
فردین احمدی، مدیر انتشارات بینالمللی حوزه مشق، با صداقت، تجربه و نگاهی آیندهنگر، در این کتاب به سؤالاتی پاسخ میدهد که سالها ذهن نویسندگان و شاعران را درگیر کرده است.
این کتاب با ۱۲ فصل کاربردی، بهزبان ساده، بدون شعار و کلیگویی، به شما میگوید کجا باید شروع کنید، چه انتخابهایی دارید، چه خطراتی در کمین است، و چطور با انتخاب ناشر مناسب، نهتنها کتاب چاپ کنید، بلکه خودتان را نیز بهعنوان یک چهره فرهنگی مطرح نمایید.
اگر میخواهید کتاب بعدیتان نقطهی آغاز یک مسیر حرفهای باشد، این کتاب را از دست ندهید.
مقدمه کتاب
در دنیایی که روزانه صدها کتاب چاپ میشود، چرا برخی آثار میدرخشند، دیده میشوند، جایزه میگیرند و در دلها مینشینند، اما بسیاری از کتابها، حتی پیش از آنکه به دست مخاطب برسند، در قفسهها خاموش میمانند؟ پاسخ این سؤال، در یک واژه نهفته است: انتخاب.
انتخاب ناشر، انتخاب مسیر، انتخاب کیفیت، انتخاب همراهی یا رهاشدگی.
در طول سالها فعالیت حرفهای در حوزه چاپ، نشر، آموزش و ارتباط با نویسندگان و شاعران سراسر کشور، به یک حقیقت قطعی رسیدهام: بیشتر نویسندگان، نه بهخاطر ضعف قلم، بلکه بهدلیل انتخاب اشتباه ناشر، مسیر موفقیت را نیمهکاره رها میکنند.
ما در انتشارات بینالمللی حوزه مشق، نه صرفاً یک چاپخانه هستیم، نه فقط مجوزدهنده، نه حتی فقط فروشنده کتاب. ما یک هممسیر فرهنگی هستیم که باور داریم هر کتاب، اگر در جای درست و با دستان درست منتشر شود، میتواند معجزه بیافریند.
این کتاب حاصل سالها تجربه، گفتگو با صدها نویسنده، شنیدن رنجهای شاعرانی بیپناه، همراهی با پژوهشگرانی خسته از وعدههای توخالی، و همکاری با مترجمانی است که در پی هویت حرفهای خود بودهاند.
در این کتاب، از پشت پردههای صنعت نشر با شما صادقانه سخن گفتهام. از آنچه هست، آنچه نباید باشد، و آنچه باید ساخته شود. من از رازهای دیدهشدن کتابها، موفقیت در فروش، چاپ ارزان و باکیفیت، بازاریابی، تبلیغات، برندینگ و حتی تجربههای تلخ و شیرین نویسندگانی که به ما اعتماد کردند، برایتان گفتهام.
این کتاب فقط درباره حوزه مشق نیست؛ بلکه راهنماییست برای انتخاب ناشر مناسب، چه با ما همراه شوید چه با دیگری. چراکه ایمان دارم اگر نویسنده مسیرش را درست انتخاب کند، نشر ما یا هر ناشر شایستهی دیگری، مأمور است که آن کتاب را به زندگی هدیه کند.
امیدوارم پس از خواندن این کتاب، نهتنها راه چاپ کتابتان را با اطمینان طی کنید، بلکه احساس قدرت و اعتماد بهنفسی عمیق درونتان جوانه بزند.
و اگر روزی، نام شما نیز بر جلد کتابی بدرخشد، خوشحال میشوم بدانم این کتاب، جرقهای برای آن شعله بوده است.
با احترام
فردین احمدی
مدیر مسئول انتشارات بینالمللی حوزه مشق
بخش اول: چرا انتخاب ناشر، مهمترین تصمیم نویسندگی شماست؟
وقتی نخستینبار واژهای را روی کاغذ آوردید، فقط یک جمله نوشتید. اما همان لحظه، اتفاقی عمیقتر درونتان رخ داد. آن لحظه که دلتان لرزید از دیدن آن واژه، از اینکه چیزی از دل شما جان گرفته و به کلمه تبدیل شده، شما دیگر فقط یک فرد نبودید؛ شما یک نویسنده شده بودید. حتی اگر هیچکس نداند، حتی اگر هنوز هیچ کتابی چاپ نکرده باشید.
نویسندگی یک احساس درونی است، یک مسئولیت شخصی، و شاید بالاتر از همه، یک شور مقدس برای گفتن. اما گفتن بدون شنیده شدن، نوشتن بدون خوانده شدن، و خلق بدون دیده شدن، شما را به آرامی از درون فرسوده میکند. اینجاست که نقش «انتخاب ناشر» وارد میشود. اینجاست که باید تصمیمی بگیرید که میتواند سرنوشتتان را در دنیای ادبیات رقم بزند یا از مسیر دور کند.
در ظاهر، همهچیز ساده است. چند ناشر در گوگل پیدا میکنید، به چند سایت سر میزنید، فرمها را پر میکنید، کتاب را میفرستید، و چندی بعد شاید کتابتان را در دستانتان ببینید. اما حقیقت چیز دیگریست. بسیاری از نویسندگان و شاعران، بعد از چاپ کتابشان نهتنها خوشحال نیستند، بلکه دچار افسردگی، دلزدگی و حس فریبخوردگی میشوند. چرا؟ چون مهمترین انتخاب زندگی ادبیشان را، بدون تحقیق، بدون شناخت و فقط براساس تبلیغات ظاهری انجام دادهاند.
ناشر فقط یک واسطه برای چاپ کتاب نیست. او شریکی استراتژیک برای آیندهی شماست. اگر ناشر در مسیرتان همراه نباشد، کتابتان ممکن است زاده شود، اما بیهویت، بیصدایی و بیسرانجام. اما اگر ناشر درست انتخاب شود، میتواند کتاب شما را به پلی تبدیل کند برای عبور به دنیای حرفهایتری از نویسندگی.
بیایید نگاهی بیپرده و بیواهمه به واقعیت دنیای نشر بیندازیم.
در سالهای اخیر، بسیاری از مؤسسات به نام ناشر فعالیت میکنند، اما در واقع فقط چاپخانهاند با نامی فریبنده. آنها نه صفحهآرا دارند، نه ویراستار، نه مشاور بازاریابی، نه ارتباط رسانهای. آنها فقط فایل شما را میگیرند، تبدیل به کتاب میکنند، تحویلتان میدهند و تمام. دیگر نه پاسخ تماسهایتان را میدهند، نه نگران فروشاند، نه دغدغه برندینگ شما را دارند. انگار یک کالای یکبارمصرف به شما تحویل دادهاند.
اما از سوی دیگر، ناشرانی وجود دارند که با تمام وجود، مسئولانه، حرفهای و دلسوزانه به نویسنده نگاه میکنند. برای آنان، چاپ کتاب صرفاً درآمدزایی نیست، یک مسئولیت فرهنگی است. آنها کنار شما مینشینند، متنتان را میخوانند، راهنماییتان میکنند، نقاط ضعف را نشان میدهند، در طراحی جلد از شما نظر میخواهند، در صفحهآرایی با دقت عمل میکنند، در انتشار کتاب با شما مشورت میکنند، و حتی بعد از چاپ هم کنار شما میمانند.
انتشاراتی که به نویسنده بهعنوان یک «همراه» نگاه کند، نه مشتری، میتواند تفاوت بزرگی در مسیر شما ایجاد کند. ناشری که میداند نویسنده فقط یک اثر نمینویسد، بلکه یک مسیر میسازد، ارزش واقعی را در شما و قلمتان میبیند.
چاپ کتاب، نخستین قدم است. اما مسیر دیدهشدن کتاب، برندسازی شخصی، ورود به رسانهها، معرفی در فضای مجازی، فروش در پلتفرمهای معتبر، چاپ مجدد، ترجمه، تبدیل به کتاب صوتی، شرکت در جشنوارهها، و حتی ساخت رزومه علمی برای نویسنده، همگی از تصمیم اولیهی شما سرچشمه میگیرد: انتخاب ناشر مناسب.
در طول سالهای فعالیتم در انتشارات حوزه مشق، با صدها نویسنده جوان و با استعداد روبهرو شدم که کتابهای درخشانی داشتند، اما تجربیات تلخی با ناشران قبلیشان. برخی حتی کتاب چاپشده خود را در خانه انبار کرده بودند، چون نه فروشی داشتند، نه معرفیای، نه حتی دلخوشیای برای تبلیغش. برخی دیگر، آنچنان از نشر زده شده بودند که قسم خوردند دیگر هیچگاه کتابی ننویسند.
اینها دردناک است. خیلی دردناک. چون میدانم اگر فقط یک انتخاب دیگر کرده بودند، امروز شاید از نویسندگان پرخواننده این سرزمین بودند. شاید نامشان در جشنوارهها مطرح بود، شاید دانشگاهها از کتابشان بهعنوان منبع استفاده میکردند، شاید به واسطهی همان کتاب، دعوت به برنامههای تلویزیونی میشدند. اما نشد. چون اشتباه انتخاب کردند.
بیایید فرض کنیم شما یک نویسنده جوان هستید. ایدهای فوقالعاده دارید. زمان گذاشتهاید. نوشتهاید. و حالا میخواهید کتابتان را چاپ کنید. در این لحظه، دو راه پیشرو دارید: یا ناشری را انتخاب میکنید که صرفاً ارزانترین قیمت را بدهد، زودتر تحویل دهد و وعدههای ظاهری دهد. یا ناشری را انتخاب میکنید که واقعاً تجربه، پشتیبانی، خدمات حرفهای، اخلاق کاری و اعتبار داشته باشد. راه اول ممکن است وسوسهانگیز باشد، اما در بلندمدت، خسرانبار است. راه دوم شاید در ابتدا کمی پیچیدهتر یا پرهزینهتر به نظر برسد، اما مسیر رشد و موفقیت را برای شما هموار خواهد کرد.
انتخاب ناشر، انتخاب آیندهی شما در دنیای نوشتن است. همانطور که یک بازیگر برای دیدهشدن نیاز به کارگردان و تهیهکنندهی خوب دارد، یک نویسنده هم بدون ناشر حرفهای، صدایش شنیده نخواهد شد.
ما در حوزه مشق، این جمله را باور داریم: هر کتاب، اگر درست منتشر شود، میتواند یک زندگی را تغییر دهد. و چه چیزی ارزشمندتر از آن؟
پس از این بخش، با هم قدمبهقدم جلو میرویم. از معیارهای انتخاب ناشر خوب میگوییم. از تجربههای واقعی. از خدماتی که باید دریافت کنید و تلههایی که باید مراقبشان باشید. این کتاب قرار است به شما قدرت انتخاب بدهد. قدرت تصمیمگیری آگاهانه. و اگر پایان این مسیر، منجر به این شد که شما نهفقط کتابی چاپ کردهاید، بلکه نویسندهای دیدهشده، حرفهای و موفق شدهاید، آنگاه رسالت این کتاب به ثمر رسیده است.
نوشتن شجاعت میخواهد. اما چاپ آگاهانه، آینده میسازد.
بخش دوم: ویژگیهای یک ناشر خوب: چطور بفهمیم کدام انتشارات قابل اعتماد است؟
در دنیایی که نام ناشر بر روی صدها وبسایت و شبکه اجتماعی خودنمایی میکند، چگونه میتوان فهمید کدام ناشر قابل اعتماد است؟ کدام ناشر واقعاً دغدغه فرهنگی دارد و کدامیک تنها بهدنبال جذب پروژه و کسب درآمد است؟ آیا فقط داشتن مجوز از وزارت ارشاد کافیست؟ یا تجربه، تعهد، شفافیت و پشتیبانی نیز باید در نظر گرفته شود؟
در این بخش میخواهیم بهصورت شفاف و ملموس، ویژگیهای یک ناشر خوب را بررسی کنیم. نه از نگاه تئوریک، بلکه با تکیه بر تجربههای عینی نویسندگان، شاعران، مترجمان و پژوهشگران سراسر کشور.
اولین و مهمترین نشانه یک ناشر حرفهای، صداقت در گفتار و عمل است. وقتی به یک ناشر پیام میدهید، تماس میگیرید یا به دفترش مراجعه میکنید، باید حس اعتماد را در همان برخورد اول لمس کنید. آیا ناشر حاضر است زمان بگذارد، صحبتهای شما را بشنود، دغدغهتان را بفهمد؟ یا صرفاً با عباراتی فریبنده شما را به عقد قرارداد و واریز پول سوق میدهد؟
یک ناشر خوب، نهتنها گوش میدهد، بلکه سوال میپرسد. از شما میپرسد چرا میخواهید کتاب چاپ کنید. هدفتان چیست؟ جامعه هدفتان کیست؟ آیا قبلاً کتابی منتشر کردهاید؟ چقدر برای بازاریابی کتاب وقت خواهید گذاشت؟ این سوالات بهظاهر ساده، نشانه عمق نگاه ناشر به شماست. ناشری که بدون هیچ پرسشی فقط به قیمت و تیراژ و زمان تحویل اشاره میکند، نه شما را میشناسد و نه قصد شناختن دارد.
دومین ویژگی یک ناشر قابل اعتماد، شفافیت کامل در هزینهها و مراحل کار است. متاسفانه بسیاری از ناشران غیرحرفهای، هزینههای چاپ را بهصورت مبهم اعلام میکنند. مثلاً میگویند قیمت پایه دو میلیون تومان است، اما در حین انجام پروژه، مبلغهای پنهان دیگری مثل هزینه فیپا، شابک، طراحی جلد، صفحهآرایی، ویراستاری و … اضافه میشود و در نهایت، شما چند برابر مبلغ اولیه را پرداخت میکنید.
ناشر خوب، از همان ابتدا جزئیات را بهطور کامل شفاف میگوید. مثلاً اعلام میکند هزینه کل پروژه شامل چه خدماتی است، چه مراحلی دارد، و چند روز یا هفته طول میکشد. همچنین باید قراردادی شفاف و منصفانه داشته باشد؛ نه قراردادی که فقط حقوق ناشر را تضمین کند و نویسنده را در موقعیت ضعف قرار دهد.
سومین شاخصه یک ناشر خوب، وجود تیم حرفهای در پشتصحنه است. یک انتشارات حرفهای باید تیمی از ویراستاران، صفحهآراها، طراحان جلد، مشاوران نشر و کارشناسان مجرب داشته باشد که هرکدام در حوزه خود متخصص باشند. در غیر این صورت، خروجی نهایی کتاب شما ضعیف و غیرحرفهای خواهد بود؛ حتی اگر متن شما درخشان باشد.
طراحی جلد کتاب، نخستین برخورد مخاطب با اثر شماست. ناشر باید نگاه هنری، خلاقانه و متناسب با محتوای کتاب ارائه دهد. بسیاری از ناشران از قالبهای آماده و تکراری استفاده میکنند که نهتنها جذاب نیست، بلکه اثر شما را بیهویت جلوه میدهد. صفحهآرایی نیز باید چشمنواز، خوانا، با رعایت اصول نگارشی و ساختاری باشد. هیچچیز آزاردهندهتر از کتابی نیست که در هر صفحه، بینظمی، غلط تایپی یا فونت ناهماهنگ دیده میشود.
چهارمین ویژگی یک ناشر قابل اعتماد، ارائه خدمات پس از چاپ است. چاپ کتاب، پایان کار نیست؛ بلکه آغاز یک مسیر تازه است. آیا ناشر به شما کمک میکند که کتابتان را در فروشگاههای معتبر عرضه کنید؟ آیا در معرفی اثر در فضای مجازی، رسانهها و شبکههای اجتماعی کنارتان هست؟ آیا صفحهای برای معرفی کتاب شما در سایت خود دارد؟ آیا کتاب شما را به جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی معرفی میکند؟
ناشر خوب، به فروش کتاب شما اهمیت میدهد. چرا؟ چون میداند اگر کتاب شما فروش برود، هم اعتبار او بیشتر میشود، هم مسیر همکاری برای آثار بعدی شما هموارتر خواهد بود. بر خلاف ناشرانی که فقط به تعداد کتابهای چاپشدهشان افتخار میکنند، ناشر حرفهای به تعداد کتابهای فروختهشده، خواندهشده و تأثیرگذار خود میبالد.
پنجمین نشانه یک ناشر متعهد، ارائه نمونه کارها و سوابق قابل استناد است. پیش از عقد قرارداد، از ناشر بخواهید نمونههایی از کتابهای منتشرشدهاش را به شما نشان دهد. ببینید جلدها چگونه طراحی شدهاند، صفحهآرایی چقدر حرفهای است، آیا در صفحه اول کتاب اطلاعات ناشر درج شده یا خیر، و آیا نویسندگان قبلی از خدمات راضی بودهاند یا نه.
میتوانید نام انتشارات را در گوگل جستجو کنید. آیا سایت دارد؟ آیا در شبکههای اجتماعی فعال است؟ آیا آثاری که منتشر کرده در فروشگاههای آنلاین مثل طاقچه، فیدیبو، کتابراه یا گیسوم وجود دارد؟ اگر پاسخها منفی بود، بهسادگی از ادامه همکاری منصرف شوید.
و در نهایت، ششمین و شاید مهمترین ویژگی یک ناشر معتبر، اخلاق حرفهای و انساندوستی است. چاپ کتاب فقط یک کار تجاری نیست؛ یک مسئولیت فرهنگی، انسانی و حتی روحی است. ناشری که با احترام، صداقت، صبوری و همراهی رفتار میکند، حتی اگر همه امکانات را نداشته باشد، قابل اعتمادتر از ناشری است که امکانات دارد ولی منش ندارد.
در انتشارات حوزه مشق، ما به این اصل ایمان داریم که هر نویسنده، صرفنظر از سطح تجربه یا میزان شهرت، شایسته احترام است. در جلسات مشاوره با نویسندگان، بیش از آنکه حرف بزنیم، گوش میدهیم. بیش از آنکه قضاوت کنیم، همراهی میکنیم. برای ما، چاپ یک کتاب، فرصتیست برای ساختن یک خاطره ماندگار، نه یک قرارداد گذرا.
ما بارها شاهد بودهایم که نویسندگان تازهکار، با اولین تجربه چاپ خود دلسرد شدهاند، چون حس کردهاند در این مسیر تنها بودهاند. اما اگر ناشر در نقش همراه، مشاور، شریک و پشتیبان ظاهر شود، آن کتاب، صرفاً یک محصول نخواهد بود؛ بلکه تبدیل میشود به خاطرهای شیرین، انگیزهای عمیق و نقطه شروع یک مسیر پرامید.
از شما دعوت میکنم که پیش از تصمیم نهایی برای چاپ کتاب، چند سوال از خودتان بپرسید.
آیا ناشری که انتخاب کردهام واقعاً به من اهمیت میدهد؟ آیا او صرفاً بهدنبال پول من است یا بهدنبال پرورش اثر من؟ آیا میخواهد کتابم بفروشد یا فقط آن را چاپ کند؟ آیا در مسیر معرفی کتاب به من کمک میکند یا بعد از چاپ فراموشم خواهد کرد؟ و از همه مهمتر، آیا با همکاری با این ناشر، احساس امنیت، اعتماد و انگیزه میکنم یا نه؟
پاسخ این سوالها، مسیر شما را روشن خواهد کرد. اگر پاسخها مثبت بود، تبریک میگویم؛ شما در مسیر درستی هستید. اما اگر پاسخها مبهم، متزلزل یا منفی بود، لطفاً لحظهای درنگ کنید. شاید هنوز زمان انتخاب فرا نرسیده است.
در فصل بعدی این کتاب، با هم مرور خواهیم کرد که چگونه انتشارات حوزه مشق توانسته به یکی از نامهای محبوب و معتبر در عرصه چاپ کتاب در ایران تبدیل شود. همراهی ما تنها با چاپ آغاز نمیشود، بلکه در دیدهشدن، فروش، رشد و موفقیت نیز ادامه دارد.
تا آن فصل، از شما میخواهم به یک جمله خوب فکر کنید: ناشر خوب، شانس دوم نویسنده برای دیدهشدن است.
بخش سوم: چگونه حوزه مشق به برند محبوب نویسندگان تبدیل شد؟
برند شدن در دنیای نشر، چیزی فراتر از چاپ تعداد زیادی کتاب است. برند شدن یعنی به دلها راه پیدا کردن. یعنی وقتی نویسندهای به ناشر فکر میکند، بیاختیار نام شما به ذهنش برسد. یعنی اعتبارتان از تبلیغ جلوتر باشد، از شعار فراتر برود، و در ذهن و زبان مردم، بهعنوان یک نام آشنا و مطمئن شناخته شوید.
اما رسیدن به چنین جایگاهی، مسیر کوتاه و سادهای نیست. هیچ برندی یکشبه محبوب نمیشود. پشت هر نامی که امروز با اعتماد و افتخار شنیده میشود، سالها تلاش بیوقفه، اشتباهات اصلاحشده، تجربههای تلخ و شیرین، آزمون و خطا، و مهمتر از همه، عشق واقعی به فرهنگ و ادبیات خوابیده است.
ما در انتشارات حوزه مشق، با این نگاه حرکت کردیم. نه با ادعای متفاوت بودن، بلکه با نیت صادقانه خدمت به جامعهای که دل در گرو کلمه دارد. از همان روز اول، تصمیم گرفتیم جایگاهمان را نه بر اساس تعداد قراردادها، بلکه بر اساس کیفیت رابطهها و رضایت واقعی نویسندگان بسازیم.
در آغاز راه، ما هم مثل بسیاری از ناشران دیگر، با چند عنوان محدود شروع کردیم. آن روزها امکانات ما محدود بود، تیممان کوچک بود، و منابع مالیمان چندان قابل اتکا نبود. اما چیزی داشتیم که بسیاری نداشتند: «تعهد». ما به هر نویسنده، مثل یک انسان منحصربهفرد نگاه میکردیم، نه صرفاً یک سفارش چاپ.
یادم هست یکی از نخستین کتابهایی که چاپ کردیم، مجموعه شعر نویسندهای جوان از جنوب کشور بود. دختری پرشور، کمتجربه اما بسیار مستعد. وقتی برای چاپ کتابش با ما تماس گرفت، با صدایی لرزان از تجربیات قبلیاش گفت. از اینکه یک ناشر بدون خواندن شعرهایش، از او خواسته بود فقط هزینه را واریز کند. از اینکه هیچ مشاورهای نگرفته بود، و وقتی کتابش به دستش رسید، نه صفحهآرایی درستی داشت، نه طراحی جلدی که روح شعرهایش را نشان دهد.
ما تصمیم گرفتیم کاری متفاوت انجام دهیم. شعرهایش را با دقت خواندیم، برخی ابیات را با او بازنویسی کردیم، برای طراحی جلد از نقاشیهای خودش استفاده کردیم و در صفحه اول کتاب، معرفیای نوشتیم که به زیبایی صدایش را به خواننده منتقل میکرد. نتیجه این شد که همان نویسنده، بعدها سه کتاب دیگر با ما چاپ کرد، در جشنوارهها درخشید و اکنون یکی از شاعران شناختهشده استان خودش است. نه بهخاطر ما، بلکه چون در آغاز راه، کنار او ایستادیم، نه روبهرویش.
این رویکرد، کمکم به الگویی در حوزه مشق تبدیل شد. هر نویسندهای که به ما مراجعه میکرد، نه فقط برای چاپ کتاب، بلکه برای ساختن آیندهی ادبیاش میآمد. ما نیز پاسخ این اعتماد را با دقت، صداقت، کیفیت و همراهی دادیم. بهمرور، نویسندگان، شاعران، مترجمان و حتی اساتید دانشگاه از شهرهای مختلف کشور با ما همراه شدند. برخی از آنها تاکنون بیش از ۵ جلد کتاب خود را با ما چاپ کردهاند، برخی به ناشران بینالمللی معرفی شدهاند و برخی دیگر، حالا خودشان مشاوران ادبی دیگراناند.
اما محبوب شدن فقط با خدمات خوب بهدست نمیآید. محبوب شدن یعنی دردهای نویسنده را بفهمی، بدون اینکه او آنها را به زبان بیاورد. یعنی وقتی نویسنده بهدلیل شرایط مالی توانایی پرداخت هزینه ندارد، راهی برای همراهی بیابی. یعنی اقساطبندی را با احترام پیشنهاد دهی، نه با منت. یعنی اگر نویسنده ساکن روستایی دورافتاده است، نگذاری حس کند فاصلهای میان او و مرکز وجود دارد. یعنی اگر یک پژوهشگر پایاننامهاش را به کتاب تبدیل میکند، کمک کنی آن را با زبان سادهتر و ظاهری آبرومند منتشر کند تا قابل خواندن برای عموم شود.
یکی از تصمیمات هوشمندانه ما، طراحی و اجرای بستههای ویژه برای شاعران، نویسندگان جوان و بانوان هنرمند بود. ما بهجای ارائه یک مدل ثابت برای همه، سعی کردیم مدلهای متنوع و متناسب با توان، نیاز و سطح تجربه نویسندگان ارائه کنیم. همین انعطافپذیری، اعتمادسازی را چند برابر کرد.
همچنین، ما زودتر از بسیاری دیگر، به اهمیت حضور در فضای دیجیتال پی بردیم. سایت رسمی انتشارات را بهروز، شفاف و با دسترسی آسان طراحی کردیم. نمونه آثار را قرار دادیم، شرایط چاپ را توضیح دادیم، و از همه مهمتر، «واقعی» بودیم. در دنیایی که پر از ناشران بینام و نشان مجازی است، ما حضوری واقعی داشتیم. آدرس مشخص، شماره تماس، پاسخگویی فعال، و حتی دعوت حضوری برای جلسه مشاوره رایگان.
در حوزه مشق، ما به تبلیغات پرزرقوبرق اعتقادی نداریم. اعتقاد ما این است که بهترین تبلیغ، رضایت واقعی نویسنده است. وقتی یک شاعر کتابش را با لبخند ورق میزند و با افتخار آن را به خانواده و دوستانش نشان میدهد، ما به هدفمان رسیدهایم. وقتی یک مترجم از ما یاد میکند و میگوید انتشار کتاب با حوزه مشق تجربهای آرام، حرفهای و بیدغدغه بوده، ما یک گام دیگر به محبوبیت واقعی نزدیک شدهایم.
اما نکتهای که شاید کمتر درباره آن صحبت شده، نقش ارتباط انسانی در برند شدن است. در حوزه مشق، ما خود را پشت درهای بسته پنهان نکردهایم. نویسنده میتواند با مدیر مسئول انتشارات گفتگو کند، پیشنهاد دهد، نقد کند، حتی اشتباهاتمان را گوشزد کند. ما هیچگاه ادعای بینقص بودن نداشتیم، اما همیشه تلاش کردیم هر روز از دیروز بهتر باشیم.
با گذشت زمان، این رویکرد انسانی، حرفهای و فرهنگی، برند حوزه مشق را شکل داد. امروز، وقتی فردی در گوگل عبارت «انتشارات معتبر برای چاپ کتاب شعر» یا «چاپ پایاننامه به کتاب» را جستوجو میکند، نام حوزه مشق در صدر نتایج دیده میشود. اما برای ما مهمتر از دیدهشدن در فضای دیجیتال، دیدهشدن در دل نویسندگان و شاعران این سرزمین است.
امروز، نام حوزه مشق مترادف با «اطمینان» شده است. این اعتماد را نه با تبلیغات، بلکه با عمل بهدست آوردهایم. ما تنها ناشر نیستیم؛ ما همراهیم، مشاوریم، حامیایم. برای ما مهم است که کتابی که از در انتشارات بیرون میرود، فقط یک محصول چاپی نباشد، بلکه سفیری فرهنگی باشد برای جامعهای که به کلمه و قلم احترام میگذارد.
در ادامه این کتاب، از خدمات حوزه مشق بیشتر خواهیم گفت. از اینکه چه کتابهایی را میپذیریم، چه فرآیندی طی میکنیم، چگونه همراه نویسنده میمانیم، و چه امکاناتی را برای موفقیت او فراهم میسازیم. اما پیش از آن، دوست دارم شما خواننده عزیز، یک نکته را با خود مرور کنید:
هر برندی، زمانی بینام بود. هر نامی، از اعتماد ساخته شده. و هر اعتمادی، از رابطهای انسانی و پایدار شکل گرفته است.
اگر امروز نام حوزه مشق را بهعنوان یکی از بهترین و محبوبترین ناشران ایران میشنوید، بدانید این موفقیت نه با شعار، نه با سرمایه، نه با ترفندهای تبلیغاتی، بلکه با دل، با صداقت و با احترام به نویسنده ساخته شده است.
بخش چهارم: از شعر تا پژوهش، چه کتابهایی را میتوان در حوزه مشق چاپ کرد؟
یکی از بزرگترین دغدغههای نویسندگان و هنرمندان در آغاز مسیر چاپ کتاب، این پرسش ساده اما کلیدی است: آیا انتشاراتی که به آن مراجعه میکنم، سبک کتاب من را میپذیرد؟ آیا آنها فقط به کتابهای دانشگاهی و رسمی علاقه دارند یا از چاپ شعر، داستان، کتاب کودک، خاطرات یا حتی ترجمه استقبال میکنند؟ این پرسش، در نگاه اول ساده مینماید، اما در باطن، پاسخی بسیار مهم دارد. چون اگر انتشاراتی درک درستی از ژانر، قالب و مخاطب اثر نداشته باشد، نمیتواند راهنمای خوبی برای نویسنده باشد و نتیجه، اغلب یک کتاب ضعیف، منزوی و نادیدهگرفتهشده خواهد بود.
در انتشارات حوزه مشق، ما با این باور حرکت کردهایم که هیچ موضوع و هیچ نویسندهای نباید از مسیر چاپ و دیدهشدن محروم بماند، فقط به این دلیل که قلمش متفاوت است یا قالب اثرش رسمی نیست. ما ایمان داریم که هر واژهای، اگر درست نوشته شده باشد، شایستگی آن را دارد که به کتاب تبدیل شود و هر کتاب، اگر بهدرستی منتشر شود، میتواند مخاطب خودش را پیدا کند.
بنابراین در حوزه مشق، محدودیت موضوعی وجود ندارد. این یک شعار نیست، بلکه سیاستی آزموده و اجراشده در طول سالها فعالیت حرفهای ماست. بیایید نگاهی بیندازیم به دستهبندیهایی که در انتشارات ما، با کیفیت و احترام چاپ میشوند.
نخستین دسته، کتابهای شعر است. ایران، سرزمین شعر است و دل ایرانی با شعر میتپد. در حوزه مشق، صدها مجموعه شعر چاپ شده، از شاعران نامدار گرفته تا جوانانی که نخستین دفتر شعر خود را با دستانی لرزان اما قلبی پرشور به ما سپردند. ما شعر را جدی میگیریم. برای طراحی جلد شعر، دقتی ویژه صرف میکنیم. فونت مناسب، صفحهآرایی موزون، و چیدمانی دلپسند برای این آثار در نظر گرفته میشود. شعر، آراستگی میطلبد. ما آن را فراهم میکنیم.
دسته دوم، رمان و داستان کوتاه است. چه داستانهای عاشقانه و اجتماعی، چه داستانهای معمایی، تاریخی یا حتی علمیتخیلی. ما باور داریم که رماننویسان باید فضای آزادی برای خلق داشته باشند. بسیاری از رمانهایی که امروز در بازار ایران فروش بالا دارند، نخستین بار از دل ناشرانی بیرون آمدند که به داستاننویسی مستقل و غیرکلیشهای احترام گذاشتند. ما نیز این مسیر را در پیش گرفتهایم. ویراستاری حرفهای، اصلاح سیر روایت، مشاوره ساختار و حمایت تبلیغاتی از رمانها از خدمات ثابت ما در این مسیر است.
سومین گروه، کتابهای کودک و نوجوان است. دنیای کودکان، دنیایی شیرین و مهم است و انتشار کتاب برای این گروه سنی، مسئولیتی بزرگ. در حوزه مشق، ما هم کتابهای تصویری برای کودکان زیر هفت سال چاپ میکنیم و هم داستانها و رمانهای نوجوانان. برای این آثار، طراحی جلد جذاب، تصویرسازی کودکپسند، فونت درشت، صفحات رنگی و جلدهای مقاوم در نظر گرفته میشود. ما حتی در کنار نویسندهها، تصویرگرهای حرفهای نیز داریم که در صورت نیاز، طراحی را برایتان انجام میدهند.
چهارمین دسته، کتابهای پژوهشی و دانشگاهی است. برای استادان دانشگاه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پژوهشگرانی که قصد دارند پایاننامه یا طرح پژوهشی خود را به کتاب تبدیل کنند، خدمات تخصصی ارائه میدهیم. در این بخش، علاوه بر صفحهآرایی علمی، ثبت شابک علمی، رعایت استانداردهای استنادی و گاهی دریافت مشاوره از اساتید همرشته برای افزایش کیفیت محتوا در نظر گرفته میشود. بسیاری از پژوهشگران با چاپ کتاب در حوزه مشق، موفق به دریافت امتیازات علمی و ارتقاء شغلی شدهاند.
پنجمین حوزه فعالیت ما، کتابهای ترجمهشده است. مترجمانی که اثری را از زبانی دیگر به فارسی برگرداندهاند، گاهی دچار بلاتکلیفی میشوند که آیا نشرها حاضرند به کتاب آنها اعتماد کنند یا خیر. ما نهتنها کتابهای ترجمهشده را میپذیریم، بلکه در صورت نیاز، ویراستاری تطبیقی و زبانشناختی نیز روی آن انجام میدهیم. کتابهایی که ترجمه آنها خوب اما ساختار فارسی آنها ضعیف باشد، در مرحله ویراستاری تقویت میشوند تا با بهترین کیفیت به بازار برسند.
دسته ششم، کتابهای خاطرات و زندگینامهها هستند. این آثار که معمولاً از سوی افراد حقیقی، فعالان اجتماعی، فرهنگی، رزمندگان دفاع مقدس، مادران شهدا، مهاجران یا بازنشستگان نوشته میشود، برای ما بسیار ارزشمندند. چون بخشی از تاریخ شفاهی این کشور را ثبت میکنند. ما این آثار را با رعایت اصول اخلاقی، بدون دخل و تصرف در محتوای واقعی، فقط با بازنویسی و ویرایش نگارشی چاپ میکنیم.
هفتمین دسته، کتابهای آموزشی و کاربردی هستند. چه درباره آموزش مهارتهای زندگی، چه موفقیت، چه روانشناسی، چه تربیت کودک، چه فن بیان، سخنوری یا حتی آشپزی و هنر. اگر محتوای کتاب علمی باشد و نویسنده تسلط کافی داشته باشد، ما آن را با نگاه کاربردی و مخاطبمحور تنظیم کرده و برای چاپ آماده میکنیم. در این سبک کتابها، نحوه ارائه مطالب اهمیت زیادی دارد. ما در چینش فهرست، عنوانگذاری، برجستهسازی جملات کلیدی و طراحی کاربردی صفحات به نویسنده کمک میکنیم.
در کنار همه این موارد، ما به چاپ کتابهای خاص نیز افتخار میکنیم. مثلاً مجموعهدلنوشتههای زندانیان، داستانهای مادران سرپرست خانوار، اشعار کودکان کار، یا آثاری که حاصل ذهن پرهیجان نوجوانان است. این کتابها، اگرچه در دستهبندیهای رایج نمیگنجند، اما برای ما، صدای خاموشی هستند که باید شنیده شوند.
نکته مهمی که لازم است گفته شود، این است که ما در حوزه مشق هیچ اثری را بدون خواندن و بررسی چاپ نمیکنیم. این نه برای کنترل یا سانسور، بلکه برای حفظ اعتبار نویسنده و نشر است. اگر اثری از نظر ساختاری نیاز به اصلاح داشته باشد، پیشنهاد اصلاح ارائه میدهیم. اگر بخشی از متن ممکن است برای اخذ مجوز مشکلساز باشد، آن را به نویسنده اطلاع میدهیم. اگر اثر ضعیف باشد، با احترام، دلایل رد آن را توضیح میدهیم. این شفافیت و همراهی باعث شده که نویسندگان، حتی در صورت عدم پذیرش اولیه، باز هم به ما اعتماد کنند و برای تقویت اثر، بازگردند.
ما هرگز نویسندهای را مجبور به پرداخت وجه نکردهایم مگر آنکه خود او به آمادگی و رضایت رسیده باشد. ما هیچگاه نسخهای از کتاب را منتشر نکردهایم بدون اینکه تأیید نهایی نویسنده را داشته باشیم. و هیچگاه، آثار را به دلایل غیر حرفهای رد نکردهایم. این اصول، ستونهای اخلاقی فعالیت ما هستند.
در انتهای این فصل، شاید برایتان این پرسش پیش آمده باشد که چرا این همه تنوع در حوزه فعالیتها داریم؟ پاسخ ساده است: چون ما به تنوع قلم، تنوع اندیشه و تنوع صدا در جامعه ایرانی باور داریم. ما نمیخواهیم ناشر تخصصی فقط یک ژانر باشیم، بلکه میخواهیم خانهای باشیم برای همه کسانی که چیزی برای گفتن دارند.
اگر شما نویسندهاید، مهم نیست چه مینویسید؛ مهم آن است که دلتان میخواهد حرفتان شنیده شود. و ما در حوزه مشق، دقیقاً برای همین ساخته شدهایم: شنیدن، دیدن، چاپ کردن، و همراه ماندن.
در بخش بعدی، به شما خواهیم گفت مسیر چاپ کتاب در حوزه مشق از لحظه تماس اولیه تا رسیدن کتاب به دستتان، دقیقاً چگونه طی میشود. گام به گام، شفاف و الهامبخش. اگر آمادهاید، با ما همراه شوید.
بخش پنجم: مسیر شفاف چاپ کتاب؛ از فایل تا ویترین
لحظهای را تصور کن که نوشتن کتابت به پایان رسیده است. سالها فکر، ماهها نوشتن، بارها بازنویسی، شبهای بیخوابی، یادداشتهای پراکنده، تحقیقها، اشکها، لبخندها و حالا… پایان. روی فایل نهایی نام خودت را میبینی. حس میکنی چیزی را به دنیا آوردهای. یک تولد ذهنی و عاطفی. اما درست از همین لحظه، راهی تازه آغاز میشود. راهی که بدون شناخت، ممکن است به سردرگمی، دلسردی یا حتی پشیمانی برسد. اما اگر شفاف باشد، اگر همراهی وجود داشته باشد که گامبهگام تو را راه ببرد، این مسیر میتواند شیرینترین تجربه زندگی حرفهایات باشد.
در انتشارات حوزه مشق، ما معتقدیم که نویسنده باید از تمام مراحل چاپ کتابش آگاه باشد. نباید چیزی در سایه باقی بماند. نه قیمتی، نه مرحلهای، نه تصمیمی. شفافیت، نخستین اصل در این مسیر است. به همین دلیل در این فصل، تمامی مراحل چاپ کتاب را به ترتیب و با زبانی ساده برایت توضیح میدهم. این توضیحها حاصل صدها تجربه و گفتوگوی واقعی با نویسندگانی است که پا در همین راه گذاشتهاند.
نقطه آغاز، تماس اولیه است. نویسنده از طریق تماس تلفنی، پیام در شبکههای اجتماعی یا ارسال ایمیل، با انتشارات ارتباط برقرار میکند. مهمترین چیز در این مرحله، احساس امنیت است. اگر در همان گفتوگوی اول حس کردی شنیده میشوی، با احترام با تو برخورد میشود و وقت برای توضیح صرف میشود، میتوانی امیدوار باشی که با تیمی حرفهای روبهرو شدهای.
گام دوم، ارسال فایل کتاب است. فایل شما میتواند یک فایل ورد، پیدیاف یا حتی یادداشتهای پراکنده باشد. ما در حوزه مشق این را میدانیم که همه نویسندگان ویراستار نیستند. بسیاری فقط نویسندهاند. همین کافیست. نیازی نیست همهچیز از قبل کامل و بینقص باشد. تیم کارشناسی ما فایل را بررسی میکند، اگر ایرادی در ساختار باشد، اگر نیاز به ویرایش، اصلاح یا بازنویسی داشته باشد، با احترام و دقت، به نویسنده اطلاع میدهیم. گاهی پیشنهاد میکنیم که فصلها جابهجا شود، یا تیترها جذابتر شوند، یا زبان متن سادهتر گردد. اینها توصیهاند، نه اجبار. اما اغلب نویسندگان بعد از این مرحله، با چشمانی بازتر به متن خود نگاه میکنند و همین تغییرات، کیفیت کتاب را چند برابر میکند.
سومین گام، برآورد هزینه است. این مرحله، یکی از نقاط حساس و کلیدی مسیر چاپ است. ما در حوزه مشق به هیچوجه قیمت مبهم یا بستهبندیشده ارائه نمیدهیم. تمام هزینهها تفکیکشده، شفاف و با جزئیات کامل ارائه میشود. نویسنده دقیقاً میداند برای صفحهآرایی، طراحی جلد، ویراستاری، اخذ مجوزها، چاپ، بستهبندی و ارسال چه هزینهای پرداخت میکند. حتی پیشنهادهای اقساطی، تخفیفهای مناسبتی و پکیجهای ویژه نیز با صداقت کامل مطرح میشود.
چهارمین گام، امضای قرارداد رسمی است. در این مرحله، قراردادی بین نویسنده و انتشارات تنظیم میشود. این قرارداد دوطرفه است و حقوق نویسنده در آن بهروشنی قید شده است. اینکه مالکیت اثر از آنِ نویسنده است، اینکه هیچ نسخهای بدون اطلاع نویسنده منتشر نمیشود، اینکه فایلها محفوظ میماند و پس از چاپ بازگردانده میشود. همچنین در قرارداد ذکر میشود که ناشر متعهد است کتاب را با کیفیتی که وعده داده تحویل دهد. این قرارداد نسخهای است از تعهد متقابل، نه فقط سند مالی.
پنجمین گام، آغاز مراحل فنی کتاب است. اینجا جایی است که جادوی تبدیل فایل به کتاب آغاز میشود. نخست ویراستار متن را بررسی میکند. غلطهای نگارشی، حروفچینی نادرست، جملهبندیهای مبهم، تکرارها و واژههای اضافی همگی شناسایی میشوند. هدف، حفظ هویت نویسنده است، نه تغییر سبک او. سپس صفحهآرا وارد میدان میشود. او با دقت، صفحهها را تنظیم میکند، فونت مناسب انتخاب میکند، شمارهگذاری دقیق اعمال میکند، فاصله سطرها و جایگاه عنوانها را تنظیم میکند تا چشم خواننده درگیر نشود و تجربهای روان از خواندن کتاب داشته باشد.
همزمان با این مراحل، طراحی جلد نیز آغاز میشود. تیم طراحی ما، فایلهایی را برای نویسنده ارسال میکند تا از سلیقهاش آگاه شویم. گاهی نویسنده طرح خاصی در ذهن دارد، گاهی فقط حس کلی اثر را میخواهد منتقل کند. ما از دل این اطلاعات، جلدهایی طراحی میکنیم که هم مخاطبپسند باشد، هم با روح اثر هماهنگ، هم از نظر گرافیکی حرفهای. جلد، ویترین کتاب شماست. ما هرگز اجازه نمیدهیم این ویترین کدر یا بیروح باشد.
ششمین گام، اخذ مجوزهاست. این مرحله توسط خود انتشارات انجام میشود. دریافت شابک، فیپا و مجوز وزارت ارشاد نیازمند دقت، زمان و پیگیری است. ما در حوزه مشق، با تجربهای چندساله، این مسیر را بهسرعت و با دقت انجام میدهیم تا اثر شما در بانک اطلاعات کتابخانه ملی ثبت شود، قابلجستوجو شود، کپیرایت داشته باشد و از نظر قانونی معتبر باشد. هیچکس حق ندارد بدون این مجوزها کتابی را به بازار عرضه کند. ما از حیثیت فرهنگی شما دفاع میکنیم.
پس از اخذ مجوزها، گام هفتم آغاز میشود؛ یعنی چاپ فیزیکی کتاب. کتابها در قطع دلخواه نویسنده، با جلد شومیز یا سخت، با کاغذ مناسب و کیفیت مطلوب چاپ میشوند. ما قبل از چاپ نهایی، یک نسخه پیشچاپ به نویسنده ارائه میدهیم تا هر نکته یا اصلاحی که نیاز دارد، در همین مرحله انجام شود. این فرصت طلایی، تضمین میکند که نویسنده کتابی را در دست میگیرد که دقیقاً همان چیزی است که آرزو داشته.
گام هشتم، ارسال نسخهها به نویسنده است. کتابها بستهبندیشده، مرتب و در سلامت کامل، از طریق پست یا باربری به دست نویسنده میرسند. لحظهای که نویسنده جلد کتابش را در دستان خود میبیند، یکی از لحظههای طلایی زندگی است. بسیاری از نویسندگان، در این لحظه اشک میریزند، کتاب را در آغوش میگیرند، یا آن را با لبخند به خانوادهشان هدیه میدهند. این لحظه را ما با شما شریک میشویم.
اما این پایان مسیر نیست. گام نهم، معرفی و فروش کتاب است. ما در حوزه مشق صفحات رسمی در سایت، اینستاگرام و فروشگاههای اینترنتی داریم. کتاب شما در این پلتفرمها معرفی میشود. اگر بخواهید، کتابتان در کتابراه، فیدیبو، طاقچه و گیسوم نیز بارگذاری خواهد شد. حتی در صورت تمایل، نسخه صوتی آن نیز تولید و در فروشگاههای کتاب صوتی منتشر میشود.
گام دهم، همراهی پس از چاپ است. ما نویسنده را پس از چاپ تنها نمیگذاریم. اگر جشن امضایی برگزار کنید، ما کنارتان هستیم. اگر بخواهید در همایش یا نشست فرهنگی شرکت کنید، از شما حمایت میکنیم. اگر بخواهید کتابتان را در نمایشگاه عرضه کنید، با افتخار انجام میدهیم.
تمام این مسیر، از لحظه ارسال فایل تا رسیدن کتاب به دست مخاطب، در حوزه مشق یک مسیر شفاف، حرفهای و قابل اعتماد است. ما نهفقط کتاب چاپ میکنیم، بلکه خاطرهای ماندگار از اولین تجربه چاپ خلق میکنیم.
در فصل آینده، درباره مسائل مالی و اقتصادی چاپ کتاب با هم حرف خواهیم زد. شفاف، بدون اغراق، با عدد و رقم واقعی. تا ببینیم چاپ کتاب، چقدر هزینه دارد و چه ارزشهایی در دل خود پنهان کرده است.
بخش ششم: چند میارزد؟ هزینههای واقعی چاپ کتاب برای نویسنده
پیش از آنکه قلم به دست بگیری و قرارداد چاپ کتابت را امضا کنی، حتما این سوال در ذهنت پیچیده: چقدر باید هزینه کنم؟ هزینه چاپ کتاب دقیقاً چقدر است؟ آیا این مسیر فقط برای پولدارهاست؟ اگر دستم خالی باشد، باید قید نویسنده شدن را بزنم؟ یا راهی هست برای تبدیل رویا به واقعیت، حتی اگر جیبم سبک باشد؟
اینها سوالات سادهای نیستند. هر نویسندهای پیش از چاپ کتابش، درگیر این دغدغهها شده است. آنهایی که با صداقت روبرو شدهاند، مسیر را ادامه دادهاند و به موفقیت رسیدهاند. اما آنان که با وعدههای دروغ، ارقام مبهم و تبلیغات فریبنده جذب ناشرانی بیمسئولیت شدهاند، غالباً دچار سرخوردگی، بیاعتمادی و رها کردن مسیر نویسندگی شدهاند. هدف این فصل آن است که حقیقت را همانگونه که هست برایت آشکار کند. بدون اغراق، بدون تعارف، بدون کلیگویی.
اول از همه باید این را بدانی که چاپ کتاب هزینه دارد. همانگونه که ساختن یک خانه، گرفتن گواهینامه، خرید یک ساز یا برگزاری یک مراسم هزینه دارد، تولید یک کتاب نیز نیازمند صرف منابع است. اما هزینه چاپ کتاب، اگر به درستی مدیریت شود و اگر ناشر حرفهای باشد، نهتنها ترسناک نیست، بلکه میتواند بهراحتی از پسش برآمد.
در انتشارات حوزه مشق، ما باور داریم که نویسنده باید دقیقاً بداند بابت چه چیزی پول پرداخت میکند. ما همه هزینهها را بهصورت تفکیکشده و با جزئیات به نویسنده ارائه میدهیم. بیایید نگاهی بیندازیم به اجزای اصلی هزینههای چاپ کتاب و ببینیم دقیقاً چه چیزی را خریداری میکنی.
نخستین هزینه، مربوط به ویراستاری است. هر متنی، حتی بهترین آنها، نیازمند ویرایش است. ویرایش نگارشی، املایی، ساختاری یا حتی محتوایی. هزینه این مرحله بسته به حجم کتاب، نوع ویرایش و میزان خطاها متغیر است. معمولاً بین پنج تا بیست درصد از کل هزینه پروژه را شامل میشود. اما فراموش نکن که ویرایش خوب، کتابت را چند پله بالا میبرد.
دومین هزینه، صفحهآرایی و آمادهسازی فایل نهایی است. این مرحله شامل چیدمان صفحات، تنظیم تیترها، فونتها، شمارهگذاری، طراحی فهرست و افزودن عناصر گرافیکی مانند جدول، نمودار یا عکس میشود. هزینه این بخش نیز بسته به نوع کتاب (علمی، ادبی، کودک و…) و تعداد صفحات بین پانصد هزار تا دو میلیون تومان متغیر است.
سومین بخش، طراحی جلد کتاب است. جلد، چهره کتاب توست. چیزی که خواننده پیش از دیدن کلمات تو، با آن روبرو میشود. طراحی جلد حرفهای، هنری، هماهنگ با محتوا و سلیقه مخاطب، اهمیت بسیاری دارد. در حوزه مشق، این کار توسط طراحان مجرب انجام میشود و هزینه آن نیز بین پانصد تا یک میلیون و پانصد هزار تومان متغیر است.
چهارمین هزینه، دریافت شابک، فیپا و مجوز وزارت ارشاد است. اینها موارد قانونی و رسمی هستند که بدون آنها کتاب تو نه قابل فروش است، نه اعتبار دارد. برخی از ناشران برای این بخش هزینه مجزایی دریافت میکنند، برخی در قالب پکیج کامل محاسبه میکنند. در حوزه مشق، دریافت این مجوزها در تعرفه کلی گنجانده شده و جداگانه محاسبه نمیشود.
اما بخش اصلی هزینهها، مربوط به چاپ فیزیکی کتاب است. این مرحله شامل چاپ متن، جلد، صحافی و بستهبندی نهایی است. هزینه چاپ، بیش از هر چیز به سه عامل بستگی دارد: تعداد صفحات، نوع کاغذ و تیراژ چاپ. هرچه تعداد صفحات بیشتر باشد، قیمت بالاتر میرود. کاغذ معمولاً تحریر هشتاد گرمی است، اما برای کتابهای نفیس از کاغذ گلاسه یا کتان استفاده میشود که گرانتر است. و در نهایت، تیراژ. هرچه تعداد بیشتری چاپ شود، هزینه واحد هر جلد کمتر میشود. مثلاً اگر یک کتاب صد صفحهای با جلد شومیز را در تیراژ دویست نسخه چاپ کنی، هزینه هر جلد کمتر از بیست هزار تومان میشود. اما همان کتاب در تیراژ پنجاه نسخه ممکن است برایت سی هزار تومان تمام شود.
در مجموع، اگر بخواهم عدد تقریبی بدهم، برای چاپ یک کتاب متوسط بین سی تا صد صفحه، هزینه نهایی در انتشارات حوزه مشق از سه میلیون تومان آغاز میشود و بسته به ویژگیهای انتخابی میتواند به ده میلیون یا بیشتر هم برسد. این بازه به انتخابهای خود تو بستگی دارد.
اما نکته مهمتر از عددها، ارزشهایی است که در دل این هزینه نهفته است. تو فقط کاغذ و جوهر نمیخری. تو یک اثر خلقشده را وارد جهان میکنی. تو هویت میسازی. برند شخصی میسازی. خودت را بهعنوان یک نویسنده، شاعر یا پژوهشگر معرفی میکنی. این هزینه، سرمایهگذاری روی خودت است، نه خرج کردن بیهدف.
ما در حوزه مشق، برای اینکه هیچ نویسندهای بهدلیل مشکل مالی از چاپ کتاب محروم نشود، امکان پرداخت اقساطی بدون سود فراهم کردهایم. بسیاری از نویسندگان ما، با پرداخت ماهیانه کمتر از یک حقوق کارمندی، توانستهاند کتاب خود را چاپ کنند. برخی دیگر از تخفیفهای مناسبتی، جشنوارهها یا حمایتهای فرهنگی ما بهرهمند شدهاند. مهم این است که ما به نویسنده نه بهعنوان مشتری، بلکه بهعنوان همکار فرهنگی نگاه میکنیم.
همچنین باید به این موضوع توجه کرد که چاپ کتاب، علاوه بر هزینه، درآمد نیز به همراه دارد. فروش کتاب در نمایشگاهها، کتابفروشیها، فضای مجازی، سایتهای فروش آنلاین یا حتی فروش مستقیم به اطرافیان و جامعه هدف، میتواند بخش زیادی از هزینه چاپ را بازگرداند. نویسندگانی بودهاند که در ماه اول، تمام نسخهها را فروختهاند و نهتنها هزینهشان جبران شده، بلکه سود هم کسب کردهاند.
در کنار بازگشت مالی، باید به بازگشت اعتباری و علمی نیز اشاره کرد. چاپ کتاب برای دانشجویان و اساتید، امتیاز علمی به همراه دارد. برای مترجمان، اعتبار حرفهای ایجاد میکند. برای شاعران، امکان شرکت در جشنوارهها و انجمنهای ادبی را فراهم میآورد. و برای فعالان فرهنگی، راهی برای دیدهشدن و تاثیرگذاری فراهم میکند.
در پایان این فصل، میخواهم جملهای را با تو در میان بگذارم که بارها از زبان نویسندگانی که با ما همکاری کردهاند شنیدهام. آنها گفتهاند: وقتی کتابم را در دستانم گرفتم، فهمیدم که این پول، نه هزینه بود و نه ریسک، بلکه بهترین سرمایهگذاری زندگیام بود.
اگر تو هم آرزوی چاپ کتاب را در سر داری، اما تردیدها به تو فشار میآورند، این فصل را چندبار بخوان. با خودت فکر کن که آیا واقعاً میخواهی تمام سالهای نویسندگیات فقط در پوشهای در لپتاپ بماند؟ یا آن را به جهان بسپاری، با جلدی زیبا، نامی بر پیشانی، و امضایی در صفحه اول؟
در فصل آینده، از خدمات حوزه مشق برای دیدهشدن، معرفی، فروش و تبلیغ کتابت صحبت خواهیم کرد. آنجا خواهی دید که بعد از چاپ، چه دنیای جدیدی در انتظارت نشسته است.
بخش هفتم: دیده شوید! راهکارهای تبلیغاتی حوزه مشق برای فروش و برندینگ نویسنده
تا اینجای مسیر، یک تصمیم بزرگ گرفتهاید، راهی را با شهامت آغاز کردهاید، و حالا کتابتان چاپ شده. جلدش را لمس کردهاید، نامتان را بر صفحه اول دیدهاید، و آن حس عمیق رضایت و غرور را تجربه کردهاید. اما این تازه نقطه آغاز است. کتاب، هرچقدر هم زیبا و حرفهای چاپ شده باشد، اگر دیده نشود، اگر به دست مخاطب نرسد، اگر در سایه بماند، سرنوشتی تلخ در پیش دارد.
واقعیت این است که بازار کتاب، دنیای رقابت است. هزاران عنوان در سال منتشر میشود. غرفههای نمایشگاهها پُر از کتاباند، فضای مجازی مملو از تبلیغ است و فروشگاهها کتابهای نویسندگان مطرح را ویترین کردهاند. در این میان، کتاب تو چگونه باید دیده شود؟ صدای تو چطور باید شنیده شود؟ چگونه میتوانی از یک نویسنده گمنام به چهرهای شناختهشده و اثرگذار تبدیل شوی؟
پاسخ این سوالها در یک کلمه نهفته است: تبلیغ هدفمند.
در انتشارات حوزه مشق، ما به این باور رسیدهایم که چاپ پایان کار نیست، بلکه آغاز مسیری تازه است. مسیری که در آن، نویسنده باید دیده شود، معرفی شود، شناخته شود، و در نهایت، اثرش به فروش برسد. برای این هدف، مجموعهای از راهکارهای تبلیغاتی و حمایتی را طراحی کردهایم که در ادامه، با جزئیات و با زبانی ساده برایتان شرح میدهم.
اولین قدم، معرفی کتاب در رسانههای رسمی انتشارات است. بلافاصله پس از چاپ کتاب، یک صفحه اختصاصی برای اثر شما در سایت رسمی حوزه مشق ساخته میشود. در این صفحه، عنوان کتاب، معرفی نویسنده، عکس جلد، خلاصهای از محتوا و اطلاعات تماس درج میشود. این صفحه، نهتنها در موتورهای جستجو قابل مشاهده است، بلکه به عنوان منبع رسمی در معرفی شما به مخاطبان عمل میکند.
در گام بعد، معرفی کتاب در صفحات شبکههای اجتماعی انتشارات انجام میشود. ما در اینستاگرام، تلگرام، واتساپ، بله و ایتا فعال هستیم. برای هر کتاب، یک طرح گرافیکی حرفهای طراحی میشود که شامل عکس جلد، چکیدهای از متن، جملات درخشان کتاب و اطلاعات خرید است. این طرحها در قالب پست، استوری و ریلز منتشر میشوند. همچنین، فیلم کوتاهی از لحظه رسیدن کتاب به نویسنده یا مراسم امضای کتاب نیز تهیه و منتشر میگردد.
در کنار معرفی رسمی، ما در حوزه مشق به برندسازی شخصی نویسنده نیز توجه ویژه داریم. بسیاری از نویسندگان، بهدلیل تجربه محدود، نمیدانند چگونه خودشان را معرفی کنند. ما به آنها کمک میکنیم تا یک بیوگرافی حرفهای بنویسند، عکس مناسب تهیه کنند، صفحهای رسمی در شبکههای اجتماعی داشته باشند و خودشان را بهعنوان یک چهره فرهنگی معرفی کنند. حتی اگر نویسندهای کاملاً گمنام باشد، ما او را در مسیر تبدیل شدن به یک برند شخصی هدایت میکنیم.
گام چهارم، ثبت کتاب در پایگاههای معتبر معرفی و فروش کتاب است. اثر شما در گیسوم، کتابراه، فیدیبو، طاقچه، دیجیکالا، بانکت، ایرانکتاب و دیگر فروشگاههای آنلاین کتاب ثبت میشود. این ثبت، چند مزیت دارد. نخست، امکان جستجوی نام شما و کتاب در گوگل بهراحتی فراهم میشود. دوم، امکان خرید اینترنتی برای مخاطبان سراسر ایران ایجاد میگردد. و سوم، ارزش و اعتبار کتاب افزایش مییابد چون در کنار نام نویسندگان مشهور قرار میگیرد.
در صورت تمایل نویسنده، گام پنجم نیز اجرا میشود: تولید نسخه صوتی کتاب. امروزه مخاطبان زیادی به کتاب صوتی روی آوردهاند. ما در همکاری با گویندگان حرفهای، کتاب را به فایل صوتی تبدیل میکنیم. هر فصل با تیتر مشخص ضبط میشود، صدابرداری با کیفیت بالا انجام میشود، و در پلتفرمهایی مثل نوار، فیدیبو، طاقچه و شنوتو بارگذاری میگردد. این فرمت، برای کتابهای انگیزشی، روانشناسی، داستانی و شعر بسیار محبوب است.
ششمین روش معرفی کتاب، رپورتاژ خبری و مصاحبه رسانهای است. ما امکان معرفی نویسنده و اثرش را در رسانههای فرهنگی فراهم کردهایم. در قالب یک گفتوگوی کوتاه، نویسنده درباره کتابش صحبت میکند. این گفتگوها در وبسایتهای پربازدید، مجلههای آنلاین، و گاهی در نشریات چاپی منتشر میشوند. برخی نویسندگان، حتی به برنامههای رادیویی یا جلسات کتابخوانی دعوت شدهاند.
یکی از روشهای متفاوتی که در حوزه مشق اجرا شده، ساخت ویدیو معرفی کتاب است. یک ویدیوی یکدقیقهای از نویسنده تهیه میشود که در آن درباره انگیزهاش از نوشتن، پیام اصلی کتاب، و دلیل اهمیت مطالعه این اثر توضیح میدهد. این ویدیو با طراحی گرافیکی زیبا و موسیقی دلنشین تدوین میشود و در فضای مجازی منتشر میگردد. تاثیر این کار، بیش از هر نوع تبلیغ دیگری بوده است چون مخاطب حس نزدیکی بیشتری با نویسنده پیدا میکند.
ما همچنین پیشنهاد برگزاری جشن امضا یا نشست معرفی کتاب را به نویسندگان ارائه میدهیم. این مراسمها در کتابفروشیها، فرهنگسراها، نمایشگاههای محلی یا فضاهای عمومی فرهنگی برگزار میشود. نویسنده با مخاطبانش رودررو میشود، کتاب امضا میکند، عکس یادگاری میگیرد و یک ارتباط عاطفی و حرفهای شکل میگیرد که تأثیرش ماندگار است.
نکته مهم دیگر، آموزش نویسنده برای تبلیغ کتاب توسط خودش است. ما باور داریم که بهترین تبلیغکننده یک کتاب، خود نویسنده است. به همین دلیل، فایل راهنمایی را در اختیار او قرار میدهیم که شامل ایدههایی برای تبلیغ در اینستاگرام، معرفی در گروههای کتابخوانی، نوشتن کپشنهای جذاب، ساخت کلیپ، تعامل با مخاطبان و حتی طراحی مسابقه برای خوانندگان است.
برخی از نویسندگان ما با همین آموزشها، صفحههای خود را به محلی برای گفتگو درباره کتاب تبدیل کردهاند. آنها با ارسال کتاب برای اینفلوئنسرها، خبرنگاران یا معلمان، مخاطبانی تازه پیدا کردهاند. برخی دیگر در جلسات فرهنگی، نشستهای دانشگاهی یا مدارس شرکت کردهاند و درباره کتابشان سخنرانی کردهاند. این فعالیتها، نهتنها فروش را بالا برده، بلکه اعتمادبهنفس نویسنده را نیز تقویت کرده است.
ما در حوزه مشق همیشه گفتهایم: نویسندهای که دیده نشود، فراموش میشود. کتابی که در قفسه بماند، پژمرده میشود. اما وقتی کتاب به حرکت درآید، وقتی نام تو از دهان به دهان بچرخد، وقتی چهرهات در یک ریلز یا ویدیو دیده شود، وقتی صدایت در یک فایل صوتی شنیده شود، آنگاه تو دیگر یک نویسنده نیستی، بلکه به یک چهره فرهنگی بدل شدهای.
دیدهشدن، فقط تبلیغ نیست. هنر ساختن یک تجربه است. ما در حوزه مشق، نهتنها کتاب تو را منتشر میکنیم، بلکه تمام آنچه را که برای دیدهشدن نیاز داری، فراهم میآوریم. فقط کافیست باور داشته باشی که اثر تو، شایستهی خواندهشدن است. ما در کنارت میمانیم تا صدایت به گوش جهان برسد.
در فصل بعدی، درباره تنوع آثار قابل چاپ صحبت خواهیم کرد. از شعر و رمان گرفته تا پژوهش و ترجمه. تا بدانی که هیچ محدودیتی برای قلم تو وجود ندارد. آماده باش، راه هنوز ادامه دارد.
بخش هشتم: چاپ کتاب شعر، داستان، کودک یا ترجمه؟ چطور شروع کنیم؟
دستت روی صفحه کلید مانده. چند خط نوشتهای، چند فصل هم شاید. یا شاید هم فقط ایدهای در ذهنت داری، که سالهاست مثل جوانهای ساکت در دل خاک، منتظر یک بهار است. دلت میخواهد کتابت را چاپ کنی. اما نمیدانی از کجا شروع کنی. میترسی. شاید خجالت میکشی. شاید نمیدانی اثرت در چه سطحیست. یا فکر میکنی این مسیر فقط برای نویسندگان حرفهای است. شاید هم سردرگم ماندهای میان سبکها، قالبها، فرمها و ناشرانی که هرکدام حرفی میزنند.
بیهیچ اغراقی، بگذار همین اول فصل به تو بگویم: هیچ نویسندهای از حرفهای بودن شروع نکرده. همه از جایی شروع کردهاند. از همان اولین دلنوشته، همان اولین پاراگراف بیقالب، همان ایدهی گنگی که شاید سالها در سکوت پرورده شده بود. اگر آنها شروع کردند، تو هم میتوانی. فقط باید مسیر را بشناسی، و جرات برداشتن اولین گام را پیدا کنی.
در این فصل میخواهم با تو درباره شروع کار صحبت کنم. درباره اینکه اگر شاعر هستی، داستاننویسی، مترجمی یا حتی فقط ایدهای در ذهن داری، چگونه میتوانی کتابت را به مرحله چاپ برسانی. بیآنکه در پیچوخمهای ترس و ندانستن گم شوی.
اگر شاعر هستی، شروع تو بسیار سادهتر از آن چیزیست که فکر میکنی. نیازی نیست هزاران شعر داشته باشی. بسیاری از مجموعههایی که چاپ شدهاند، شامل سی یا چهل شعرند. مهم کیفیت شعرهاست، نه تعداد آنها. گاهی یک شعر، کاری میکند که دهها قطعه نتوانند. اگر اشعار تو به زبان معیار نوشته شدهاند، یا گویش محلی دارند، یا حتی نثر آهنگیناند، همگی قابل بررسی و چاپاند. تو فقط کافیست مجموعهات را با عنوان پیشنهادی، و چکیدهای از احساس و پیام شعرها برای ما ارسال کنی. حتی اگر نظم کاملی ندارند، نگران نباش. ما همراهیات میکنیم تا بهترین چیدمان را برای انتشار انتخاب کنیم.
اگر داستاننویس هستی، خواه رمان مینویسی یا داستان کوتاه، قدم اول این است که بدانی مخاطب تو کیست. آیا برای نوجوانان مینویسی؟ برای بزرگسالان؟ آیا داستانت پیام اجتماعی دارد؟ یا صرفاً یک قصه عاشقانه و تخیلیست؟ ما در حوزه مشق، رمانهایی را منتشر کردهایم که نویسندهشان حتی تجربه نوشتن انشا هم نداشته. اما چون حرف دلش را با صداقت نوشته بود، متنش جان داشت. تو نیز، از همینجا آغاز کن. نوشتههایت را یکجا جمع کن، به آنها نگاه کن، و با خودت فکر کن: اگر امروز کتابم چاپ شود، چه حسی خواهم داشت؟ این سوال، موتور شروع تو خواهد بود.
برای نویسندگان حوزه کودک و نوجوان، نکات ظریفی وجود دارد. این کتابها باید ساده، روشن، خوشآهنگ و تصویری باشند. لازم نیست خودت تصویرگر باشی. کافیست داستان یا شعر یا متن آموزشیات را بنویسی. ما در حوزه مشق تیم تصویرگر داریم که متن را میخوانند و براساس حالوهوای اثر، تصویر مناسب طراحی میکنند. کتاب کودک، یکی از ماندگارترین انواع کتابهاست. چون هم نسل آینده را تربیت میکند، و هم نام تو را در ذهن والدین ماندگار میسازد.
اگر مترجم هستی، آغاز راه تو کمی متفاوت است. باید مطمئن باشی که کتابی که انتخاب کردهای برای ترجمه، قبلاً ترجمه نشده باشد. یا اگر شده، ترجمه تو رویکرد متفاوتی داشته باشد. مثلاً سادهنویسی، بازنویسی آزاد یا حتی انتخاب فقط بخشی از اثر برای ترجمه. ما به مترجمان تازهکار پیشنهاد میدهیم که از کتابهای کوچکتر، سادهتر یا بخشی از آثار بلند شروع کنند. کتابهای شعر، داستان کوتاه، مقالههای علمی یا حتی روایتهای محلی میتواند گزینههای خوبی باشد.
اما گاهی تو نه شاعر هستی، نه داستاننویس، نه مترجم. فقط کسی هستی که دلش میخواهد کتابی بنویسد. حرفی برای گفتن دارد، خاطرهای، تجربهای، دردی در سینه یا آموزهای از زندگی. در این حالت، ما به تو پیشنهاد میدهیم سراغ کتابهای خودزندگینامه، دلنوشته یا کتابهای انگیزشی شخصی بروی. این کتابها لازم نیست نثر ادبی داشته باشند. فقط باید صداقت داشته باشند. حرفت را بزن. ساده، شفاف، از دل. بنویس برای کی، چرا و از کجا. ما بعداً به آن ساختار میدهیم. نظم میدهیم. فصلبندی میکنیم. و از دل آن، یک کتاب بیرون میکشیم. کتابی که تو را به جهان معرفی میکند.
در هر سبک و هر مرحلهای که هستی، فقط یک قانون طلایی وجود دارد: شروع کن. دستت را روی کیبورد بگذار و بنویس. لازم نیست بینقص باشی. لازم نیست همهچیز را بدانی. فقط بنویس. بعد از آن، بگذار ما کمکت کنیم.
وقتی فایل اولیهات را آماده کردی، نیازی به زیباسازی خاصی نیست. نیازی به فونت عجیب یا طراحی پیچیده نیست. فقط یک فایل ساده ورد یا پیدیاف برای ما بفرست. نام اثر، اسم خودت، و اگر دوست داشتی چند جمله درباره اینکه چرا این کتاب را نوشتهای. همین کافیست تا ما بتوانیم اثر را بررسی کنیم. اگر نیاز به ویرایش داشته باشد، به تو میگوییم. اگر بخواهی به اثرت تصویر اضافه کنی، کمکت میکنیم. اگر عنوانی برای کتاب نداری، پیشنهاد میدهیم. و اگر مردد باشی، با حوصله با تو صحبت میکنیم تا به تصمیم قطعی برسی.
در انتشارات حوزه مشق، ما هر هفته با نویسندگانی مواجه میشویم که تا پیش از تماس با ما، نمیدانستند حتی نوشتههایشان ارزش چاپ دارد یا نه. اما امروز، کتابهایشان در ویترین است، در دست خوانندگان است، و در دلها اثر گذاشتهاند.
و تو، تو هم میتوانی یکی از آنها باشی. بهشرطی که در دل تردیدها، دستی دراز کنی به سوی نوشتن. ما آندست را میگیریم، همراه میشویم، و تا رسیدن کتابت به دستت، کنارت میمانیم.
در فصل بعدی، درباره اینکه چرا حوزه مشق فقط یک ناشر نیست، بلکه یک هممسیر واقعی است، با هم گفتگو خواهیم کرد. اگر آمادهای، بیا با هم برویم به عمق معنای همراهی.
بخش نهم: ناشر یا هممسیر؟ چرا حوزه مشق همراه واقعی نویسنده است
در دنیای نشر، دو نگاه متفاوت وجود دارد. یک نگاه، چاپ کتاب را یک فرایند ساده و مکانیکی میبیند. یک ناشر، چند فرم آماده، چند طرح جلد تکراری، یک قرارداد خشک و یک سیستم پاسخدهی رسمی. نویسنده در این نگاه، فقط یک سفارشدهنده است. یک فایل، یک مشتری، یک پروژه.
اما نگاهی دیگر نیز وجود دارد. نگاهی که چاپ کتاب را آغاز یک رابطه میبیند. نگاهی که نویسنده را نه به چشم مشتری، بلکه به چشم یک همراه فرهنگی، یک هنرمند متفکر و انسانی الهامبخش نگاه میکند. در این نگاه، ناشر، دیگر صرفاً چاپخانه نیست، بلکه هممسیر است.
در انتشارات حوزه مشق، ما از ابتدا با این باور حرکت کردیم. که چاپ کتاب، فقط انتشار چند برگ نوشته نیست، بلکه تولد یک اندیشه است. آغاز یک تأثیرگذاری. و در این مسیر، نویسنده تنها نباید بماند. باید حس کند کسی هست که دغدغههایش را میفهمد، با او همقدم میشود، و برای نتیجه نهایی، دلسوزانه تلاش میکند.
در این فصل میخواهیم به تفاوت عمیق میان ناشر و هممسیر بپردازیم. و نشان دهیم چرا حوزه مشق، خود را هممسیر نویسنده میداند، نه فقط مجری کار چاپ.
هممسیر بودن، یعنی اینکه قبل از بستن قرارداد، ابتدا حرفهای نویسنده را بشنوی. دغدغهاش را بفهمی. بفهمی چرا مینویسد، مخاطبش کیست، چه آرزویی دارد و چه نگرانیهایی ذهنش را آشفته کرده. بسیاری از نویسندگان برای بار اولی که وارد دفتر ما شدند، نگران بودند. نه از نظر مالی، بلکه از نظر روحی. اینکه نکند کتابشان آنطور که باید چاپ نشود. نکند به آن بیاحترامی شود. نکند اثرشان را کوچک بشمارند.
ما در حوزه مشق، در قدم اول به نویسنده اطمینان خاطر میدهیم. با او مینشینیم. نگاه میکنیم. میشنویم. پیشنهاد میدهیم. گاهی حتی از چاپ منصرفش میکنیم، نه برای سود کمتر، بلکه برای آنکه مطمئن شویم آماده است. ما نخواستهایم کتابی چاپ شود که بعدها نویسندهاش از آن ناراضی باشد. ترجیح دادهایم دیرتر چاپ کنیم، اما درست چاپ کنیم.
هممسیر بودن یعنی اینکه اگر نویسنده تردید داشت، با حوصله برایش توضیح بدهی. نپری از او رد شوی. با جملههای آماده قانعش نکنی. بلکه صبورانه به او کمک کنی که بفهمد، نه فقط تصمیم بگیرد.
ما در حوزه مشق، نویسندگانی داشتهایم که با اضطراب آمدهاند، اما بعد از یک گفتوگوی ساده، با لبخند و اعتماد از دفتر بیرون رفتهاند. چرا؟ چون حس کردهاند در جای درستی ایستادهاند. جایی که نادیدهشان نمیگیرند. صدایشان را میشنوند.
هممسیر بودن یعنی وقتی نویسنده فایلش را میفرستد، با احترام و دقت بررسی شود. کسی که متن او را میخواند، بیتفاوت نباشد. با نگاه فنی، اما انسانی، اثر را بررسی کند. نقاط قوت را پیدا کند، مشکلات احتمالی را با صداقت بگوید و اگر لازم باشد، همراهش باشد برای بازنویسی.
بارها پیش آمده نویسندهای اثری فرستاده که از نظر فنی ضعیف بوده. اما ما به او نگفتیم این قابل چاپ نیست. گفتیم اگر دوست داشته باشی، میتوانی با راهنمایی ما بازنویسیاش کنی. بسیاری از آن آثار، امروز به کتابهایی پرفروش و موفق تبدیل شدهاند. چون پشتشان فقط دستگاه چاپ نبود. انسان بود. همراهی بود. امید بود.
هممسیر بودن یعنی حتی بعد از چاپ، کنار نویسنده بمانی. کتاب که منتشر شد، کار تمام نمیشود. بلکه تازه آغاز میشود. در حوزه مشق، ما با نویسنده برای معرفی اثرش همکاری میکنیم. در شبکههای اجتماعی، سایتها، نمایشگاهها، نشستها و گاهی رسانهها، کتاب را معرفی میکنیم.
هممسیر بودن یعنی حتی اگر نویسنده بلد نباشد خودش را معرفی کند، به او آموزش بدهیم. بگوییم چطور درباره خودش بنویسد. چگونه در فضای مجازی حضور داشته باشد. حتی به او یاد بدهیم چگونه با مخاطبش گفتوگو کند. ما نمیخواهیم نویسندهای گم شود. ما میخواهیم بدرخشد.
نویسندهای بود که سالها در حاشیه مانده بود. کتابهایش را با هزینه زیاد به ناشرانی سپرده بود که فقط چاپ میکردند و میرفتند. وقتی به ما رسید، ناامید بود. گفت شاید این آخرین تلاش من باشد. ما به او گفتیم، این بار فرق دارد. نه از روی شعار، بلکه از سر باور. و امروز، همان نویسنده یکی از چهرههای شناختهشده در حوزه کتاب کودک است. چرا؟ چون ما با او هممسیر شدیم.
هممسیر بودن، یعنی احترام به انتخابهای نویسنده. یعنی نخواهی سلیقهات را به او تحمیل کنی. در طراحی جلد، فونت، اندازه کتاب، حتی در انتخاب تیترها، نظرش را بپرسی، پیشنهاد بدهی، اما تحمیل نکنی. کتاب، خانهی نویسنده است. ما فقط معمار کمکی هستیم. نه مالک.
در حوزه مشق، ما باور داریم که نویسنده، باید حس کند که در این مسیر تنها نیست. که اگر نیمهشب سوالی برایش پیش آمد، میتواند پیام دهد. اگر در جلسهای قرار بود درباره کتابش سخنرانی کند و اضطراب داشت، ما کنارش باشیم. اگر خواست کتابش را در جشن تولد پسرش هدیه دهد، به موقع برسانیم.
ما فقط ناشر نیستیم. ما دوستیم. همراهیم. مشاوریم. و این، تفاوت ما با بسیاری از دیگران است.
در پایان این فصل، اگر تو هم نویسندهای هستی که تاکنون به ناشر فقط بهعنوان یک دستگاه نگاه کردهای، دعوتت میکنم نگاهت را تغییر دهی. نگاه کن به ناشر، نه فقط بهعنوان یک واسطه، بلکه بهعنوان همراهی برای رسیدن به آرزویی که در دل داری. اگر در دلت رویایی برای کتاب هست، اما نمیدانی چطور به آن برسی، بیا به حوزه مشق. اینجا ناشر، فقط چاپ نمیکند. همراهی میکند. هممسیر است. همدل است.
در فصل بعدی، درباره مجوزها، شابک، فیپا و روند قانونی انتشار کتاب صحبت خواهیم کرد. نگران نباش، مسیر روشن است، اگر راه را با همراهی طی کنی.
بخش دهم: چطور مجوز بگیریم و در کتابخانه ملی و ارشاد ثبت شویم؟
وقتی یک نویسنده قلم به دست میگیرد، جان میگذارد روی کاغذ. واژهها فقط ترکیبهایی برای انتقال مفهوم نیستند، بلکه قطرهقطره احساس، تجربه و بینش انسانیاند که به زیباترین شکل ممکن به دنیا عرضه میشوند. اما درست همانجایی که کتاب آماده چاپ شده و نویسنده با شوق انتظار روز انتشار را میکشد، پیچیدهترین سوالها در ذهنش سر برمیآورد. آیا این کتاب مجوز خواهد گرفت؟ آیا ممکن است به دلایلی رد شود؟ اصلاً مجوز گرفتن چه مراحلی دارد؟ آیا من باید به اداره ارشاد بروم؟ اگر کتاب ثبت نشود چه میشود؟ آیا اثر من از نظر حقوقی قابل پیگیری است؟
اگر تو هم این سوالات را داری، نگران نباش. هزاران نویسنده پیش از تو همین دغدغهها را داشتهاند و امروز با خیال راحت، آثارشان را در قفسه کتابخانهها، فروشگاههای آنلاین و دستان خوانندگان میبینند. رمز موفقیتشان، آگاهی و انتخاب درست ناشر بوده است.
در این فصل، میخواهیم یکی از مهمترین مراحل چاپ کتاب را با هم مرور کنیم: دریافت مجوزها، ثبت رسمی کتاب و ورود آن به پایگاه اطلاعاتی کشور.
در ایران، برای چاپ و توزیع هر کتاب، نیاز به دریافت مجوز رسمی از سه نهاد اصلی وجود دارد: خانه کتاب ایران برای شابک، کتابخانه ملی برای فیپا و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای مجوز انتشار.
نخستین گام، دریافت شابک یا همان شماره استاندارد بینالمللی کتاب است. شابک، مثل شناسنامهای است که به هر کتاب اختصاص مییابد و آن را از تمام کتابهای دیگر متمایز میکند. این شماره از سوی خانه کتاب صادر میشود و در پایگاه بینالمللی کتاب ثبت میگردد. وجود شابک، نشاندهندهی رسمیت اثر شما در سطح ملی و بینالمللی است. بدون آن، کتاب شما فاقد هویت حقوقی است. در حوزه مشق، این مرحله بهطور کامل توسط تیم فنی ما انجام میشود. نیازی نیست نویسنده درگیر این فرآیند شود. ما اطلاعات کتاب، عنوان، نام نویسنده، موضوع و نوع اثر را وارد سامانه میکنیم و شابک اختصاصی کتاب را دریافت مینماییم.
گام دوم، فیپا یا فهرستنویسی پیش از انتشار است. این مرحله از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران انجام میشود. آنچه در صفحه شناسنامه کتاب میبینید، همان اطلاعات فیپا است. فیپا مشخص میکند که کتاب در کدام رده موضوعی قرار دارد، موضوع آن چیست، نام نویسنده، ناشر، سال انتشار، تعداد صفحات، قطع کتاب و سایر مشخصات فنی در آن قید میشود. این اطلاعات برای ثبت و طبقهبندی کتاب در کتابخانهها ضروری است. همچنین فیپا تضمین میکند که کتاب شما در بانک اطلاعاتی رسمی کشور به ثبت رسیده است و میتوان در آینده آن را جستوجو، استناد و آرشیو کرد.
در حوزه مشق، پس از اخذ شابک، فایل نهایی کتاب (در قالب پیدیاف) و اطلاعات مربوط به نویسنده و کتاب به کتابخانه ملی ارسال میشود. آنها پس از بررسی، اطلاعات فیپا را به ما تحویل میدهند تا در صفحات ابتدایی کتاب درج شود. این فرآیند معمولاً بین سه تا پنج روز کاری زمان میبرد، مگر آنکه نقصی در فایل وجود داشته باشد که در این صورت، تیم ما آن را اصلاح میکند و مجدداً ارسال مینماید.
گام سوم، مهمترین مرحله است: دریافت مجوز رسمی انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. بسیاری از نویسندگان از این مرحله میترسند. دلیلش هم شنیدههایی است از رد شدن کتابها، سختگیریها یا تاخیرهای طولانی. اما واقعیت این است که اگر کتاب با اصول نگارشی، اخلاقی و قانونی کشور هماهنگ باشد، در اکثر موارد بهراحتی مجوز میگیرد.
در انتشارات حوزه مشق، پیش از ارسال کتاب به وزارت ارشاد، متن کامل آن توسط تیم بازخوانی ما بررسی میشود. اگر عبارتی حساس، محتوایی مغایر با قوانین جاری یا بخشی که نیاز به تعدیل دارد در متن دیده شود، با نویسنده در میان گذاشته میشود. به هیچ عنوان بدون اطلاع نویسنده، تغییری در متن اعمال نمیشود. اما راهکارهایی برای اصلاح پیشنهاد میگردد که هم از نظر محتوایی اثر را سالم نگه دارد، و هم مسیر دریافت مجوز را هموار سازد.
پرونده اثر پس از تکمیل، در سامانه صدور مجوز وزارت ارشاد ثبت میشود. یک کد پیگیری به ناشر داده میشود و اثر وارد مرحله بررسی میشود. در این مرحله، کارشناسان اداره کتاب، متن را میخوانند و در صورت تأیید، مجوز انتشار صادر میشود. این مجوز یک کد رسمی است که در صفحه ابتدایی کتاب درج میگردد و نشان میدهد که این اثر، قانونی و قابل توزیع در کشور است.
کل فرآیند دریافت مجوز، اگر بدون ایراد باشد، معمولاً بین هفت تا بیست روز کاری زمان میبرد. گاهی برای کتابهای خاص یا موضوعات خاص، مدت بیشتری نیاز است. اما در تمام این مراحل، نویسنده از طریق ناشر در جریان کامل قرار میگیرد. ما در حوزه مشق، در همه این مراحل با دقت، سرعت و احترام عمل میکنیم تا نویسنده با آرامش خاطر، منتظر مجوز کتاب خود بماند.
پس از دریافت مجوز، کتاب آماده چاپ میشود. اما نکته مهمی که بسیاری از نویسندگان نمیدانند، ثبت نهایی کتاب در سامانههای کتابخانه ملی و خانه کتاب ایران است. این ثبت، باعث میشود که کتاب شما قابل جستوجو در سایتهای رسمی، فروشگاههای معتبر و بانکهای اطلاعاتی شود. همچنین، نسخهای از کتاب شما بهعنوان سند فرهنگی در کتابخانه ملی آرشیو میشود. بدین ترتیب، اثر شما در حافظهی فرهنگی کشور باقی خواهد ماند.
این فرآیند قانونی، نهتنها نشانه اعتبار اثر شماست، بلکه در آینده برای دریافت امتیازهای علمی، شرکت در جشنوارهها، ترجمه رسمی اثر به زبان دیگر، یا حتی تبدیل آن به فیلم و سریال، ضروری است.
در انتهای این فصل، بگذار واقعیتی را با تو در میان بگذارم. بسیاری از نویسندگانی که به ناشران غیررسمی مراجعه کردهاند، کتابشان را بدون مجوز چاپ کردهاند. در ظاهر، هیچ مشکلی نبوده. کتاب را در دست گرفتهاند، شاید حتی فروختهاند. اما وقتی به جشنوارهای دعوت شدند، یا خواستند کتاب را در سایتهای رسمی بارگذاری کنند، یا به چاپ دوم رسیدند، تازه متوجه شدند که کتابشان فاقد مجوز و ثبت رسمی است. این یعنی کتابشان از نظر قانون، اصلاً وجود خارجی ندارد. نه قابل پیگیریست، نه قابل حمایت، نه قابل ارائه در مجامع رسمی.
ما در انتشارات حوزه مشق، به هیچ عنوان اجازه نمیدهیم چنین اتفاقی برای نویسندهمان بیفتد. از همان ابتدا، مسیر را قانونی، حرفهای و شفاف پیش میبریم. با گرفتن شابک، فیپا و مجوز رسمی ارشاد، کتابت را به یک اثر فرهنگی تبدیل میکنیم که هویت دارد، اعتبار دارد، و از سوی نهادهای رسمی کشور شناخته میشود.
این مسیر شاید چند روز زمان ببرد، اما نتیجهاش ماندگاری اثر تو در حافظه فرهنگی ایران است. و این، کمارزش نیست.
در فصل آینده، درباره تبدیل پایاننامهها و پژوهشها به کتاب صحبت خواهیم کرد. تا ببینیم چطور میتوان علم را به زبان مردم آورد و پژوهش را از پشت میزها به دل کتابفروشیها رساند.
بخش یازدهم: از پایاننامه تا کتاب پرفروش؛ تبدیل ایده پژوهشی به اثر معتبر
گاهی حاصل سالها تحقیق و مطالعه، شبهای بیخوابی در کتابخانه، ورق زدن دهها منبع فارسی و خارجی، و گذراندن جلسات دفاعیه و داوری، بهسادگی در بایگانی یک دانشگاه میخوابد. پایاننامهها، رسالهها و طرحهای پژوهشی بسیاری هستند که شاید فقط استاد راهنما، داور و نهایتاً چند دانشجوی دیگر آنها را دیدهاند. اما در دل همین آثار، گنجهایی از آگاهی، تحقیق و تجربه نهفته است. چرا باید این همه تلاش فقط برای گرفتن یک نمره باشد؟ چرا پایاننامه، پایان راه باشد؟ چرا نه، آغاز یک مسیر تازه نباشد؟
در انتشارات حوزه مشق، ما به این سؤال، با اطمینان پاسخ دادهایم: هر پایاننامهای، اگر خوب بازنویسی شود، میتواند به یک کتاب ارزشمند، پرفروش و الهامبخش تبدیل شود.
برای شروع این مسیر، کافیست یک تصمیم بگیری. تصمیم به اینکه اثر علمیات را در ویترین کتابفروشیها ببینی، آن را به دانشجویان، پژوهشگران و حتی مخاطبان عمومی معرفی کنی و آن را به بخشی از رزومه، سابقه، و هویت حرفهایات تبدیل کنی.
بیایید قدم به قدم با هم ببینیم که چگونه یک پایاننامه یا پژوهش علمی، تبدیل به یک کتاب استاندارد میشود.
نخستین گام، بازنگری محتوایی پایاننامه است. یک پایاننامه، بهخاطر ساختار آکادمیک، زبان رسمی و چیدمان دانشگاهیاش برای مخاطب عمومی چندان دلچسب نیست. بسیاری از آنها مملو از اصطلاحات فنی، منابع پراکنده، نقلقولهای پیچیده و نتیجهگیریهای در چارچوب علمیاند. اما یک کتاب، حتی اگر علمی باشد، باید برای خواندن دعوتکننده باشد. باید زبانش روان باشد، ساختارش سادهسازی شده و تیترهای آن جذاب باشد.
در انتشارات حوزه مشق، پس از دریافت پایاننامه، نخست توسط تیم علمی ما مورد بررسی قرار میگیرد. در این مرحله، پیشنهادهایی برای حذف بخشهای غیرضروری مانند تقدیمیه دانشگاهی، جدولهای سنگین آماری، نمودارهای فنی پیچیده یا بخشهایی از فصل اول که صرفاً جنبه فرمال دارند، ارائه میشود. بهجای آن، تاکید بر جذابسازی مقدمه، چکیدهسازی فصلها و تأکید بر یافتهها و کاربردهاست.
گام دوم، تبدیل ساختار دانشگاهی به ساختار کتابی است. پایاننامهها معمولاً شامل پنج فصل استاندارد هستند: کلیات، پیشینه، روششناسی، یافتهها و نتیجهگیری. اما کتابهایی که برای مخاطب منتشر میشوند، چنین ساختاری ندارند. در حوزه مشق، ما کمک میکنیم که این پنج فصل تبدیل شوند به فصولی با عنوانهای قابل درک، همراه با سرفصلهای کوتاه، مثالهای واقعی، و در صورت لزوم، پیوستهایی برای مخاطب تخصصیتر.
بهعنوان مثال، فصل دوم یک پایاننامه که درباره پیشینه پژوهش است، در کتاب تبدیل میشود به مروری جذاب و موجز درباره دیدگاههای مختلف. فصل سوم درباره روش تحقیق، خلاصه میشود در شرحی ساده از اینکه تحقیق چگونه انجام شده است. و فصل پنجم، یعنی نتیجهگیری، به جای یک گزارش فنی، به روایت کاربرد یافتهها در زندگی واقعی تبدیل میشود.
گام سوم، ویراستاری تخصصی متن است. در این مرحله، متن از حالت گزارش رسمی به نثری شیوا، متعادل و روان تبدیل میشود. اگر نویسنده بخواهد، این ویراستاری بهگونهای انجام میشود که حتی خوانندگان غیرمتخصص هم از کتاب لذت ببرند. بسیاری از اساتید، پژوهشگران و معلمان که کتابهای خود را با همراهی ما از دل پایاننامهها بیرون آوردهاند، امروز در کلاسها، سخنرانیها و رزومههای علمیشان از آن بهره میبرند.
گام چهارم، انتخاب عنوان و طراحی ساختار ظاهری کتاب است. پایاننامهها معمولاً عنوانی سنگین، طولانی و فنی دارند. اما کتاب نیازمند عنوانی کوتاه، بهیادماندنی و تأثیرگذار است. مثلاً عنوان پایاننامهای ممکن است چنین باشد: بررسی تأثیر بازیهای رایانهای بر مهارتهای اجتماعی نوجوانان پسر دوره متوسطه اول در منطقه یک تهران. این عنوان در قالب کتاب تبدیل میشود به: نسل گیم؛ نوجوان، بازی و جامعه. عنوانی که در یک نگاه، پیام اصلی را منتقل میکند، در ذهن میماند و احساس کنجکاوی برمیانگیزد.
ما در حوزه مشق، پیشنهادهایی برای عنوان و زیرعنوان ارائه میدهیم. ترکیبی از سلیقه نویسنده و تجربه ما باعث میشود کتاب به اثری قابل فروش و خواندنی تبدیل شود. پس از عنوان، نوبت به طراحی جلد، فهرست، صفحهآرایی علمی و همهی اجزایی میرسد که کتاب تو را حرفهای و استاندارد میسازد.
گام پنجم، اخذ مجوزهای قانونی و ثبت رسمی اثر است. کتابهای علمی، بهویژه کتابهایی که از پایاننامه استخراج شدهاند، دارای ارزش رسمی و پژوهشیاند. به همین دلیل، ثبت دقیق آنها در شابک، فیپا و وزارت ارشاد بسیار مهم است. ما این مسیر را بهطور کامل انجام میدهیم تا اثر تو در کتابخانه ملی ثبت شود و بتوانی در آینده از آن برای امتیاز علمی، ارتقاء شغلی، رتبهبندی دانشگاهی، یا شرکت در کنفرانسها و جشنوارهها استفاده کنی.
گام ششم، توزیع کتاب در بازارهای علمی، فرهنگی و فروش آنلاین است. بسیاری از پایاننامههایی که به کتاب تبدیل شدهاند، مخاطبان خاص خود را دارند. اساتید دانشگاه، دانشجویان، معلمان، مدیران فرهنگی و حتی پژوهشگران مستقل، از این آثار بهره میبرند. ما در حوزه مشق، این کتابها را علاوه بر سایت خودمان، در گیسوم، طاقچه، کتابراه و سایر پایگاههای تخصصی معرفی و عرضه میکنیم. حتی میتوانیم نسخهای از آن را به کتابخانهها، مراکز آموزشی، دبیرخانههای علمی و مراکز فرهنگی ارسال کنیم تا اثر تو در دسترس قرار گیرد.
یکی از تجربههای جالب ما در این زمینه، چاپ کتابی از یک دانشجوی دکتری رشته روانشناسی بود. پایاننامهاش درباره تأثیر تصویرسازی ذهنی بر کاهش اضطراب امتحان بود. پس از تبدیل این پایاننامه به کتاب، آن را با عنوانی ساده، روان و مخاطبمحور منتشر کردیم: آرام باش، امتحان فقط یک تجربه است. امروز این کتاب، در بسیاری از مدارس، مراکز مشاوره و کارگاههای آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد. نویسنده، نهتنها افتخار علمی، بلکه درآمد و اعتبار اجتماعی قابل توجهی کسب کرده است.
و این فقط یک نمونه است. دهها نمونه دیگر داریم از پایاننامههایی که خاک نمیخورند، بلکه دستبهدست میچرخند. در همایشها معرفی میشوند. بهعنوان منبع درسی تدریس میشوند. در فضای مجازی خوانده میشوند. و از همه مهمتر، بهعنوان بخشی از صدای نویسنده، در حافظهی علمی کشور ثبت میشوند.
اگر تو هم پایاننامهای داری، اگر تحقیقی انجام دادهای، یا اگر حتی طرح پژوهشی کوچکی داری که فکر میکنی ارزش دارد، دست به کار شو. فایلش را بیرون بیاور، نگاهش کن، مرورش کن و با ما تماس بگیر. شاید امروز زمان آن رسیده که پایاننامهات، به جای خاک خوردن در قفسهها، بدرخشد بر جلد یک کتاب.
در فصل بعدی، درباره نقش ناشر بهعنوان هممسیر نویسنده صحبت خواهیم کرد. اینکه چرا ناشر فقط چاپکننده نیست، بلکه همراه، راهنما و شریک فرهنگی شماست. اگر آمادهای، بیا با هم به معنای واقعی همراهی نگاه تازهای بیندازیم.
بخش دوازدهم: ناشر یا هممسیر؟ چرا حوزه مشق همراه واقعی نویسنده است
گاهی در زندگی، ما کسانی را میخواهیم که فقط کارمان را راه بیندازند. کسی که لبخند بزند، جوابمان را بدهد، و کار را تمام کند. اما گاهی، ما بیشتر از انجام کار، دنبال کسی هستیم که ما را بفهمد. کسی که از چشمهایمان بخواند، نگرانیهایمان را بشناسد، و با تمام وجود، کنارمان بایستد. در دنیای نویسندگی و چاپ کتاب نیز همینطور است. تو ممکن است فقط دنبال ناشری باشی که کتابت را چاپ کند. اما اگر کسی را پیدا کنی که واقعاً کنارت بماند، راه را نشانت بدهد، از مسیر آگاهت کند، و در تمام مراحل همدل تو باشد، آن وقت است که دیگر ناشر، فقط ناشر نیست. او میشود هممسیر تو.
ما در انتشارات حوزه مشق، از روز نخست، تصمیم گرفتیم که فقط چاپخانه نباشیم. نخواستیم درِمان را باز کنیم و منتظر بمانیم تا کسی بیاید، فایل بدهد، پول بدهد و برویم سراغ بعدی. ما خواستیم خانهای بسازیم برای نویسندگان. پناهگاهی فرهنگی. جایی که هر کسی با هر سطحی از تجربه، با هر سن و سالی، با هر موضوعی، بتواند احساس امنیت کند. حس کند دیده میشود، شنیده میشود، و مهمتر از همه، درک میشود.
هممسیر بودن با نویسنده، یعنی شنیدن حرفهایی که گاه حتی گفته نمیشوند. یعنی فهمیدن ترسها. مثلاً وقتی نویسندهای تماس میگیرد و میگوید تا حالا کتاب چاپ نکردهام و نمیدانم از کجا شروع کنم، ما نمیخندیم. نمیگوییم ساده است یا سخت است. گوش میدهیم. با دقت. با احترام. و بعد قدمبهقدم راه را نشانش میدهیم.
هممسیر بودن، یعنی وقتی کسی اثرش را با تردید برایمان میفرستد، به او نگوییم عالی است یا ضعیف است، بلکه واقعی بگوییم که این قسمت قوی است، این بخش نیاز به بازنویسی دارد، و این جمله واقعاً درخشان است. ما نه برای دلخوشی دروغ میگوییم، نه برای قطع همکاری حقیقت را میپوشانیم. چون باور داریم که صداقت، پایه رابطهای ماندگار است.
هممسیر بودن، یعنی وقتی نویسندهات دچار فشار مالی شده، به جای اینکه او را حذف کنی، با او راهی بیابی. یعنی بگویی بیا اقساطی حساب کنیم. بیا بخشی را فعلاً انجام دهیم. بیا هزینهها را به تعویق بیندازیم. ما در حوزه مشق، بارها چنین کردهایم. نه برای سود، بلکه برای دل. چون میدانیم این اثر، بخشی از جان اوست. و چه تلخ است اگر بخاطر هزینه، نویسندهای رؤیایش را دفن کند.
هممسیر بودن، یعنی وقتی کتابش آماده میشود، صرفاً آن را چاپ نکنی و تحویل دهی. بلکه برایش معرفی بنویسی. طرح گرافیکی بسازی. در شبکههای اجتماعیات منتشر کنی. وقتی خودش بلد نیست، به او یاد بدهی که چطور اثرش را معرفی کند. چگونه کپشن بنویسد، چطور پست طراحی کند، چطور با مخاطب ارتباط برقرار کند.
ما نویسندگانی داشتهایم که حتی صفحه اینستاگرام نداشتند. نمیدانستند باید از کجا شروع کنند. اما با همراهی ما، امروز صفحات حرفهای دارند، مخاطب دارند، و اثرشان در بازار فروش رفته است. چون ما فقط چاپ نکردیم، ما آموزش دادیم. حمایت کردیم. تشویقشان کردیم. راه افتادنشان را دیدیم و شادی کردیم.
هممسیر بودن، یعنی وقتی کتاب در دستانش قرار میگیرد، احساس غرور کند. نه فقط از کیفیت چاپ، بلکه از مسیری که طی کرده. یعنی بداند که از لحظه اول تا لحظه آخر، تنها نبوده. کسی بوده که ایمیل زده، زنگ زده، پیگیر شده، حواسش بوده. ما بارها شبانه پیام دادهایم، فایل بازبینی کردهایم، زمان تحویل را جلو انداختهایم، چون نویسنده خواسته کتابش را در جشن تولد مادرش یا در یک همایش مهم بهموقع برساند. ما نگفتیم خارج از وقت کاری است. گفتیم نویسنده، خانوادهی ماست. و وقتی خانوادهات چیزی میخواهد، با جان و دل همراهش میشوی.
هممسیر بودن، یعنی وقتی اثر چاپ شد، تمام نشود. رابطه ادامه پیدا کند. او اگر باز بخواهد بنویسد، باز بیاید پیش تو. اگر بخواهد کتابش را در نمایشگاه عرضه کند، با تو تماس بگیرد. اگر بخواهد مشاوره بگیرد برای اثر بعدی، بداند که گوش شنوایی در حوزه مشق منتظرش است.
ما بارها دیدهایم نویسندگانی که اولین کتابشان را با ما چاپ کردهاند، اثر دوم، سوم و چهارمشان را هم به ما سپردهاند. نه بهخاطر قرارداد. نه بهخاطر تخفیف. فقط بهخاطر حس امنیت. بهخاطر اعتماد. بهخاطر اینکه دلشان گرم است به ما. و این، زیباترین دستاورد ماست.
گاهی نویسندهای از شهر دورافتادهای تماس میگیرد. صدایش لرزان است. میگوید کسی را نمیشناسم. نه تهران را، نه آدمهایش را. من فقط یک معلم سادهام یا یک خانهدار، یا یک دانشجوی شهرستانی. ما هیچگاه نگفتهایم تو که نیستی، نمیشود. بلکه گفتهایم اتفاقاً تو باید باشی. چون کتاب، متعلق به طبقه خاصی نیست. متعلق به انسان است. و هر انسانی که حرفی برای گفتن دارد، شایسته چاپ است.
ما در حوزه مشق، پروندههایی داریم از نویسندگانی که هیچگاه همدیگر را حضوری ندیدهایم. اما در دلمان برایشان جا باز کردهایم. وقتی کتابشان چاپ شده، فیلم اشکهایشان را برایمان فرستادهاند. عکس کتاب در دستان مادر پیرشان. یا خندهی کودکی که شعرهایش حالا جلد شده و چاپ شده و در قفسه نشسته.
اینها برای ما مهمتر از تیراژ است. مهمتر از سود مالی. ما سود اصلیمان را در رضایت میبینیم. در بازخورد خوب. در لبخند نویسنده. در پیام تشکرش. در تکرار همکاریاش. در این که ما را به دیگران معرفی میکند. چون میداند که اگر کسی بخواهد در مسیر چاپ کتاب قدم بگذارد، حوزه مشق فقط ناشر نیست، هممسیر است.
در پایان این فصل و این کتاب، اگر یک پیام بخواهم برایت باقی بگذارم، این است: راه نوشتن، زیباست. راه چاپ، اگر همدل و هممسیر داشته باشی، به یکی از نابترین خاطرات زندگیات تبدیل میشود. کتاب، فقط مجموعهای از صفحات نیست. تکهای از جان توست. و جان، باید در دستانی امن باشد.
اگر میخواهی آغاز کنی، اگر جرئت چاپ را در دل داری، اگر به حرفهایم اعتماد کردی، ما اینجاییم. دست در دست تو، بیهیاهو، صادقانه، صمیمی و حرفهای. اینجا، حوزه مشق است. خانهای برای کلمات، پناهی برای نویسندگان، و مسیری روشن برای آنهایی که میخواهند شنیده شوند.
از قلم تا جاودانگی… با شما!
انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت میکند. ما به جای ساختن کتابهای سطحی، به خلق آثار ماندگار و حمایت از نویسندگان و شاعران عزیزمان افتخار میکنیم. هر نقدی که از روی خیرخواهی و سازندگی باشد، گوش جان میسپاریم؛و با قدرت به مسیرمان ادامه میدهیم.
خدمات ما شامل چاپ کتابهای شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایاننامه به کتاب است.
انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی.
09393353009
09191570936
#چاپ_داستان #چاپ_شعر #چاپ_رمان #داستان #شعر #رمان #شاعر #نویسنده #چاپ_کتاب #فردین_احمدی #حوزه_مشق #انتشارات_حوزه_مشق #نویسنده #محقق #پژوهشگر #مترجم #ایران #قلم #کتاب #ادبیات #فرهنگ #هنر