شیخ مفید؛ معمار اندیشه شیعی و صدای عقلانیت در دل تاریخ
شیخ مفید؛ معمار اندیشه شیعی و صدای عقلانیت در دل تاریخ
نویسنده: دکتر فردین احمدی مدیر مسئول انتشارات بین المللی حوزه مشق
در تاریخ فکر و فرهنگ اسلامی، نامهایی هستند که تنها یک شخصیت نیستند؛ بلکه یک «جریان» به شمار میآیند. شیخ مفید از آن چهرههایی است که اگر از صفحهی تاریخ حذف شود، بخش مهمی از تکامل اندیشهی شیعه، عقلانیت دینی و نظاممند شدن کلام اسلامی فرو میریزد. او نه تنها یک فقیه، نه فقط یک متکلم، و نه صرفاً یک مدرس بود؛ بلکه معماری اندیشه، مهندسی معرفت و بنیانگذار یک نهضت عقلمحور در تفسیر و تبیین دین به شمار میرود.
ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان، مشهور به «شیخ مفید»، در روزگاری قدم به عرصهی علم گذاشت که نزاعهای کلامی، اختلافات مذهبی و چالشهای فکری در اوج خود قرار داشت. بغدادِ آن روزگار، صحنهی برخورد آرا، مکاتب و اندیشهها بود. در چنین فضایی، شیخ مفید توانست با تکیه بر عقل، نقل معتبر و قدرت استدلال بینظیر، مکتب اهلبیت علیهمالسلام را از حصار تعصبات و خرافات برهاند و آن را در قامت یک مکتب استوار، منطقی و قابل دفاع به جهانیان معرفی کند.
نبوغ شیخ مفید در این بود که میان عقل و نقل، پیوندی نجاتبخش برقرار کرد. او معتقد بود که عقل، چراغ راه فهم دین است و نقل صحیح بدون عقل، به تحجر و جمود میانجامد. از همین رو، آثار او نه فقط مجموعهای از روایات، بلکه نظامی عقلانی برای فهم درست شریعت است. کتابهایی همچون «اوائل المقالات»، «تصحیح الاعتقاد»، «الإرشاد» و دهها اثر دیگر او، همچون ستونهایی بلند، بنای فکری تشیع را استوار کردهاند.
اما عظمت شیخ مفید تنها در تألیف کتاب خلاصه نمیشود. او یک تربیتگر نسلهاست. کافی است به شاگردان برجستهاش بنگریم: سید مرتضی، سید رضی (گردآورنده نهجالبلاغه) و شیخ طوسی. این سه نام، هر کدام بهتنهایی ستونی از تمدن اسلامیاند و همگی از مکتب شیخ مفید برخاستهاند. این یعنی مفید، تنها یک اندیشمند نیست؛ بلکه «سازنده تاریخ» است. او نوری را افروخت که قرنها بعد، هنوز در جان عالمان و پژوهشگران میتابد.
شیخ مفید در برابر قدرتهای زمان خود نیز ایستاد؛ نه با شمشیر، بلکه با قلم و اندیشه. او حقانیت را فریاد زد، حتی اگر به تبعیدش بینجامد. در تاریخ نقل شده است که برخی خلفا او را از بغداد بیرون کردند، اما مردم، با اشک و احترام، بدرقهاش کردند؛ زیرا او برای مردم، پناه اندیشه و امید ایمان بود. این محبوبیت مردمی، نشانهی صداقت، پاکی و اخلاص اوست.
از جنبه اخلاقی نیز، شیخ مفید الگویی بینظیر بود. فروتنی، سادهزیستی، حقگرایی و اهتمام به رفع شبهات دینی مردم، جزء جداییناپذیر زندگی او بود. او علم را برای خود نخواست؛ بلکه آن را چراغی کرد برای هدایت جامعه. هر کس به در خانهاش میآمد، با دست پرِ پاسخ، آرامش و یقین بازمیگشت.
امروز، در عصر تردیدها، بحرانهای هویتی و هجمههای فکری، بازخوانی شخصیت شیخ مفید ضرورتی حیاتی است. او به ما میآموزد که دین، با عقلانیت معنا مییابد؛ با گفتوگو زنده میماند؛ و با دانش عمیق، از آسیبها مصون میشود. شیخ مفید، پیامآور یک حقیقت بزرگ است: اینکه میتوان مؤمن بود، و در عین حال، متفکر، آزاداندیش و شجاع در بیان حقیقت.
اگر بخواهیم او را در یک جمله خلاصه کنیم، باید بگوییم: شیخ مفید، پلی است میان ایمان و اندیشه، میان سنت و عقل، میان دیروز و امروز. او نگهبان مرزهای حقیقت است؛ نه با دیوار، بلکه با خرد.
و چه زیباست که امروز، بیش از هزار سال بعد از تولدش، هنوز صدای تفکرش در گوش تاریخ میپیچد و نامش با احترام، بر زبان پژوهشگران، طلاب، استادان و اندیشمندان جاری است. این همان جاودانگی است که تنها نصیب مردان بزرگ میشود؛ مردانی که حقیقت را زیستند، نه فقط روایت کردند.
شیخ مفید، نه یک نام در کتاب تاریخ، بلکه یک «مسیر» است؛ مسیری که هر عاشق دانایی، باید روزی از آن عبور کند.