مقاله ادبی دکتر کریم شاهسون با عنوان«دیدار به قیامت »_انتشارات حوزه مشق
«دیدار به قیامت»
(نگرشی در ریشه های تاریخی و اجتماعی عبارتی رایج در فرهنگ عامه ایران)
مقاله ادبی: دکتر کریم شاهسون
وفای توست چون عمر من و ماند
بـه محشــر وعـدۀ دیـدار، مـا را
«شهریار»
شاید عبارت «دیدار به قیامت» را بیش و کم شنیدهایم. اما این اصطلاح و عبارت از چه منبع و آبشخوری مایه گرفته و اعتبار یافته است و در چه جایگاهی به کار میرود و گوینده بر زبان میآورد، موضوعی است که به آن خواهیم پرداخت و به چند داستانواره و حکایتی که از این عبارت مایه گرفته خواهیم پرداخت.
معمولا یک وجه پررنگ و پرکاربرد این اصطلاح در لحظات جدایی و فراق بین دو شخصیتی است که علاقه زیادی به یکدیگر دارند و به صورت عاشق و معشوق، محبوب و مُحِب، دلداده یکدیگرند و در دیداری که امیدی به دیدار دیگر ندارند گفته میشود؛ دیدار ما به قیامت یا دیدار به قیامت …
مـا را بـه قیامت کــار، افتاده پـی دیــدار
گــر یـار نبیـند یـار، محشـر به چه کار آیـد؟
«آذر بیگدلی»
بر نـیارم خواســتن تا نـفخه صـور از لَحَد
گـر بـدانم در قیـامت وعـده دیـدار نیســــت
«آشفته شیرازی»
مـن مـگر کـعبه وصــل تو قیـامت یــابم
کاین ره دور و درازی است که پیش است مـرا
«اهلی شیرازی»
بــردار نقـــاب از رُخ و بـــنمای جـمـال
تـا حســــرت آن رُخ بــه قـــیامت نبــــرم
«منسوب به ابوسعید ابوالخیر»
چشم آن دَم که ز شوق تو نهد سربه لَحَد
تــا دم صـبح قـیامت نــگران خــواهد بــود
«حافظ»
همانطور که در این چند بیت از شاعران مختلف دیدیم، امید دیدار با شخص دلخواستهای است که تنها امید دیدار در روز قیامت است. گاهی نیز این اصطلاح حکم تهدید و ترساندن دارد و کسی که ستمی بر او رفته و ظلمی دیده و یا حقی از او گرفته شده، در مقام تظلم خواهی این اصطلاح را به کار میبرد تا به فرد متعدی یادآوری کند که روز حساب و دیدار دوبارهای خواهد بود که قاضی و محکمه دیگری دارد.
وای آن روزی که قاضی مان خدا بی
بـه مـیـزان و صــراطم ماجـرا بی
بـه نوبـت می رونـد پـیر و جـوانـان
وای آن ساعت که نوبت زان ما بی
«باباطاهر»
آنچه که بیشتر مورد توجه ماست، دیدار از نوع نخست، یعنی دیدار محبوبان و محبان و دلدادگان و دوستداران میباشد. اما این باور و امید دیدار از چه منبعی سرچشمه دارد و مایه گرفته است؟
در آیات قرآنی و اعتقادات دینی به امکان دیدار دوستان و آشنایان اشاره شده است. دیدار بهشتیان با یکدیگر را میتوان از آیات شریفه سوره حجر که میفرماید: بهشتیان روبروی هم و یا در کنار هم هستند، استنباط کرد و دیدار خویشان و اقوام نیز در آیه 23 سوره رعد تصریح شده است.
از مجموع آیات و روایات میتوان چنین برداشت کرد که دیدار و مهمانی بهشتیان، دستکم در دو سطح انجام میشود:
1- دیدار تمام بهشتیان:
در این دیدارها هرچند هر کس بر حسب درجه تقوا و ایمان، جایگاه مخصوصی دارد اما همه برادرانه و در یک صف، روبروی یکدیگرند.
این آیات را در سوره حجر آیات 45 و 47، سوره صافات آیه 44، سوره دخان آیه 54 و سوره واقعه آیه 16 میتوان دید.
«عَلی سرورٍ متقابلین، مُتَّکبین علیها مُتقابلین، یَلبسون مِن سُندُسٍ و استبرقٍ متقابلین»
2- دیدار خویشان و اقوام: در سوره رعد آیه 23 به این نوع دیدار اشاره دارد که در آن پدران و همسران و فرزندان صالح بهشتیان از هر دری بر آنان وارد میشوند و این در حقیقت، تکمیل نعمت الهی بر آنان است تا هیچ کمبودی حتی از نظر فراق افراد مورد علاقه خود نداشته باشند.
(برگرفته از تفسیر نمونه، ج 10 و 11، ص 92 و 195)
چند بیت دیگر از این امید دیدار:
در قیامت همه را چشم به سویی و مرا چشم
سوی تو و گوشم به سلامت باشد
«اوحدی کرمانی»
رفتــم و بـیشــم نــبود روی اقامــت
وعـده دیـــدار گـو بـمان بـه قیـامـت
«شهریار»
زمان وصل به صبح قیامت افتاده است
سـیاهی از شب ما گیر و انتظار نویـس
«بیدل دهلوی»
در بخش آخر نوشته، اشارهای به چند حکایت در قالب شعر از شاعران کهن و معاصر داریم که با شخصیتپردازی و به شکل داستان و فابل (Fable) نگاهی به این مضمون داشتهاند.
عطار در منطقالطیر، داستان دو روباه عاشق را ترسیم میکند که در بند و دام و شکار خُسروی گرفتار میشوند که در لحظات جدایی امید دیدار دارند:
آن دو روبَه چون به هم همبر شـدند
پس به عشرت جفت یکدیگر شدند
خُسـروی در دَشــت شد با یوز و باز
آن دو روبَـه را ز هـم افـکنـد بــاز
ماده میپرسید ز نَر کای رخنه جوی
ما کجا با هــم رسـیم آخر بــگوی
گفـت مـا را گــر بــود از عـمر بَهـر
در دکـان پـوسـتیان دوزان شـــهر
ایرج میرزا نیز همین موضوع و مضمون را به شکل دیگری پرداخته است:
نــدانـم در کـجا در قصــه دیـدم
و یـا از قصــه پــردازی شــنیدم
که دو روبَـه یـکی مـاده یـکی نــر
به هـم بودند عـمری یار و همسـر
مَلک بـا خیل تازان شـد به نخجیر
کشـیدند آن دو روبَـه را به زنجیـر
چـو پیــدا گشـــت آغاز جـدایـی
عیــان شــد روز ختـم آشــنایـی
یکی مویه کنان با جفت خود گفت
که دیگر در کجا خواهیم شد جفت
جوابـش داد آن یـک از سـر ســوز
هــمانا در دکــان پوســـتین دوز
از شاعران معاصر، استاد شفیعی کدکنی نیز با نگاهی به این مضمون، با شخصیتهای دیگری، همین حکایت را بیان کرده است:
پروانه میپرسد ز برگِ گل:
کی مهلت دیدارمان زین بیش خواهد بود؟
از دوردســت بِـرکـه پـاسـخ میدهدشـان
غوک:
شـاید در اوراق کـتابی بسـته
بر طاق اطاقی کهنه و متروک
منابع:
– قرآن کریم و تفسیر نمونه
– دیوان اشعار: حافظ، آذری بیگدلی، آشفته شیرازی، اهلی شیرازی، ایرج میرزا …
– منطقالطیر، عطار نیشابوری
– غزلی برای گل آفتابگردان، شفیعی کدکنی
❤️❤️
روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق
https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب تبدیل رساله دکتری به کتاب مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت ویراستاری حرفه ای کتاب
همین الان به کارشناسان حوزه مشق پیام بدهید.
۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶
۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹