گفت و گوی صمیمی با بانوی هنرمند فاطمه قربانی از هنرمندان انتشارات حوزه مشق
مصاحبه با نویسنده داستان
لطفا خودتان را برای مخاطبان مجموعه بزرگ حوزه مشق معرفی کنید:
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست/آنجا جز آنکه جان بسپارند هیچ چاره نیست
با عرض سلام و احترام ها..
بنده فاطمه قربانی هستم
دانشجو معلم، رشته ی تربیت بدنی_مقطع کارشناسی پیوسته ..
ساکن فیروزآباد، استان فارس..
نویسنده ی کتاب «آن مرد و چشمهایش» منتشر شده از انتشارات حوزه ی مشق.✍
چه چیزی شما را به نوشتن داستان علاقهمند کرده است و چگونه شروع کردهاید؟
واقعیتش بنده در طول دوران تحصیلم در دوره ی ابتدایی و همینطور متوسطه ی اول و دوم، با شرکت در مسابقات انشای نماز و حایز مقام شدن و همچنین نوشتن انشا بخاطر درس نگارشمون در دوران متوسطه مدرسه و دریافت بازخوردهای چشمگیر از دبیران مدرسه و دوستام، واقف شدم که ذایقه ادبی و شخصیم میتونه در زمینه ی نوشتنی جدی بکار بیاد و موثر واقع بشه..
آیا داستاننویسی برای شما یک هدف بلندمدت است یا یک هنر عاشقانه؟
بنده معتقدم در دنیایی زندگی میکنیم که انسان بی هنر، نمیتونه خودش و استعدادهاش رو به منصه ی ظهور برسونه لذا باید در حیطه ی ادبی و فرهنگی هم دستی بر قلم داشت از این رو من به داستان نوشتن اول به چشم اثری عاشقانه و ثانیا به عنوان هدفی بلند مدت نگاه میندازم..
هدفی بلندمدت از جهت اینکه میتونه در زمینه ی چاپ کتب علمی و آکادمیک و روانشناسی مثمر بشه.
چه عواملی در انتخاب شما برای نوشتن داستانها مؤثر بودهاند؟
قطعا موفقیت، شانسی نیست و عواملی از جمله: استعداد و علاقه میتونن نقشی مضاعف بر مهارت اکتسابی ایفا کنن..
خوندن کتب روانشناسی و همینطور بریده هایی از متن های ادبی و فلسفی و همچنین بزرگ شدن در خونواده ای که الفبای زندگیشون، کتاب و شعر بوده از موارد دیگه ای هست که من رو در امر نوشتن یاری ساخته است..تجارب دیده و شنیده ی شخصی بنده هم بی اثر نبوده..
فرآیند نوشتن داستان برای شما چگونه است؟ آیا روش خاصی برای طراحی داستان، توسعه شخصیتها و ساختاردهی داستان دارید؟
در دنیای هنر و نوشتن، به تناسب و تعداد هر نویسنده سبک نوشتن و فرمت بندی(ساختار بندی) وجود داره جوری که یک خواننده با گوشه نگاهی به اولین جمله ی کتاب یک نویسنده میتونه اظهار نظر کنه که این کتاب نشات گرفته از ذهن چه کسیه و چه جور دیدگاهی اون نویسنده داره.من در قالب خاص خودم، مینویسم همیشه و وقتی نگاه میکنید به داستان و نوشته ها به صورت واضح مشاهده میکنید که یه نوستالژی خاصی تو داستانها هست که اونها رو در میانه ی طیف قرار میده..
جوری داستان به سرمنزل میرسه که اغلب خود من، از نوشتن اون داستان و سازگاری میان اجزای نوشته دچار حیرت میشم و این نقطه ی عطف نوشتن من هست.
آیا تجربیات شخصی خود را در داستانهایتان استفاده میکنید؟ اگر بله، لطفاً توضیح دهید.
سعی میکنم از تجاربی که شنیدم، دیدم و حس کردم بگم در داستانهام اما با کاراکتر(شخصیت) های متفاوت و سعی میکنم واقعیت رو با تخیل تلفیق بدم تا یه ترکیب برنده به اصطلاح بیرون کشیده بشه.
داستانهایی که تاکنون نوشتهاید، کدامشان بیشترین تأثیر را بر خوانندگان داشتهاند و چرا؟
واقعیت امر اولین کتابی که بصورت رسمی چاپ شده همین کتاب(آن مرد و چشمهایش) هست که اخیرا چاپ شد اما تجربه ی من در زمینه ی نوشتن داستانهای مذهبی، ورزشی، هنری و حماسی و .. نشون داده که بسیار جوان پسند بوده و تاثیری فراوان بر دید مخاطب داشته.
احساس من اینه که هر داستانی که بیشتر با زندگی مخاطبان هم خونی داشته باشه و تعمیم داده بشه، میتونه بهتر در دلشون جوونه بزنه.
آیا داستانهایتان هدفی خاص دارند؟ آیا قصد ترغیب خوانندگان به تفکر، تأمل یا تأثر را دارید؟
صد درصد.همیشه سعیم بر این بوده که نوشته هام بی هدف و غایت نباشه.
بعضا هم پیش اومده که داستان هام پایان باز دارن و تکمیل اون به عهده ی خود مخاطبه اما مسلما هر کسی که وارد وادی خوندن داستانهای من میشه به این درک میرسه که داستان رو من سعی میکنم با هدفی از پیش تعیین شده پیش ببرم و حالا میتونه اون داستان حسن ختام مطابق میل درونی خواننده داشته باشه یا نداشته باشه.
چگونه موضوعات جدید را برای داستانهایتان انتخاب میکنید؟ آیا موضوعات خاصی را ترجیح میدهید؟
اغلب فضاسازی و ایماژ ذهنی رو ایجاد میکنم و بعدا دست به قلم میشم..
معمولا احساس صرف در داستانهام به چشم نمیخوره …
چگونه با نقدها و بازخوردهایی که درباره داستانهایتان دریافت میکنید، برخورد میکنید؟
سعی میکنم نقد بجا رو بپذیرم و نقدی که براش ادله ی منطقی داشته باشم با فن متقاعد سازی طرف مقابل، رد کنم.
آیا همکاری با سایر نویسندگان یا ویراستاران برای شما جذاب است؟
بسیار از مصاحبت با نویسندگان و کسانی که حرفی در این زمینه برای گفتن دارن، لذت میبرم و سعی میکنم یه شکارچی تیز به اصطلاح برای یادگیری در زمینه های مذکور و حالا کل زندگیم باشم:)
آیا از تکنیکها و روشهای خاصی در نوشتن داستان استفاده میکنید؟
همونطور که اشاره کردم مطالبی که تو زمینه ی مطالعه خوندم و میخونم خیلی به دردم خوردن اما صرف نظر از اینها بعد از خواندن داستانم غیرمترقبه میبینم که اجزا و عناصر داستان جوری با هم سازگاری دارن که خودم رو هم غافلگیر میکنه اما قالب نوشتن من، بعضا تغییر میکنه جوری که از سبک فکاهی، یهو به جدیت میپیونده یا از سبک گفتار به ادبی تغییر مسیر میده اما در نهایت یک کلیت خاص پشت تمامی این داستانها، در کمینه.
چه نکاتی را به نویسندگان جوان توصیه میکنید که قصد داشته باشند داستانهای خود را منتشر کنند؟
تا میتونن اول بخونن و بعد بنویسن.
آیا در هنگام نوشتن، هدفمندی خاصی در نظر دارید؟صد درصد بله.
آیا از نویسندگان دیگر برای الهامگیری استفاده میکنید؟
خوندن و مطالعه ی آثار مفاخر ادب، برای من شخصا قابل ستایش و احترامه و بدون خوندن اونها قطعا نوشتن من، نتیجه ای به همراه نداشته؛ اما بصورت کلی من ورژن خودم رو برای نوشتن همیشه دارم ..
چگونه با تغییرات جامعه و فرهنگ سازگار می شوید و آنها را در داستان هایتان بازتاب می دهید؟
سوال خوبی بود:
اصولا آدمیم که با افکار مندرس در حال مبارزه هستم و دایم دوست دارم اطلاعات و آگاهیم رو به روز کنم.
جامعه ای که هر لحظه در اون، اتفاقاتی عجیب و غریب در حال رقم خوردنه قطعا باید در داستانهای کسانی که میتونن رابط بین ناگفته ها و گفته ها بشن منعکس بشه و این به نظر من رسالت یک نویسنده هست که وظیفه ی انسانیش رو در قالب گفتن و نوشتن و منتقل کننده ی پیام بودن اجرا کنه..
عمیقأ نیاز داریم تا تلنگری بخوریم گاهی از جانب افراد تا راهمون رو پیدا کنیم و حسرت رو در زیر خاک دفن کنیم؛ بنده معتقدم انسانی در راه خوشبختی هست که اگه یه ماشین زمان در اختیارش باشه و برگرده به گذشته هم باز مسیر فعلیش رو بیاد و با لذت و افتخار از اون حرف بزنه..
پس چقدر خوبه که با کتاب خوب خوندن، خودمون رو از ورطه ی هلاکت نجات بدیم..
صحبت پایانی برای مخاطبان حوزه مشق:
متشکرم که با وسواس، مصاحبه ی من رو خوندید..
حسن ختام این گفت و گو:
«بوکوفسکی میگه: جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی شود، حتی در بهترین و شادترین لحظات، یک فضای خالی، ما در آنجا انتظار می کشیم»؛ امیدوارم این فضای خالیم برا قاطبه ی مردم جهان پر بشه و اون چیز و کسی که دوست دارن از راه برسه و شگفت زدشون کنه…
دوستتون دارم زیاد..
در پرانتز تشکری بیکران از مجموعه ی بزرگ انتشارات حوزه ی مشق که با صبوری، بستری برای دیده شدن نویسندگان فراهم کردند، باید کنم..
روزگار به کام،یا علی مدد
فاطمه قربانی:۰۳٫۰۵٫۱۸😍
❤️❤️
روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق
https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب تبدیل رساله دکتری به کتاب مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت ویراستاری حرفه ای کتاب
همین الان به کارشناسان حوزه مشق پیام بدهید.
عالی بود. موفق باشید!!!
متشکرم، و همچنین ..
مانا باشید🌹
متشکرم، و همچنین موفقیت های روزافزون برای شما ..
مانا باشید🌹