نوشته ای زیبا از بانوی هنرمند عصمت رجبی
چشم در راه تو از شهر خودم بیزارم
رفتنت درد به جانم زده وبیمارم
رفتنت بغض شد آوار به راه نفسم
چشم از خواب رمیده ،تا سحر بیدارم
بعد تو حال خوشم رفت و کسی نشنیده
غیر این حسرت وافسوس زِ هر گفتارم
کاش ممنوعه ی بوسه به لبم جا می ماند
طعم آن بوسه به آغوش تو کرد اجبارم
تو نفهمیدی وعطر نفست معجزه کرد
که دمی تازه گرفته نفسِ تبدارم
من وزیبایی چشمت سخنی تکراری
دوستت دارم و ، من عاشق این تکرارم
عصمت رجبی
❤️
انتشارات بین المللی حوزه مشق
چاپ انواع کتاب
https://hozeyemashgh.ir
با مدیریت دکتر فردین احمدی
۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹
۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶
درود و عرض ادب .
بنده محمد پاکدل نیا چند سالی ست که با سرکار خانم رجبی عزیز دوستی و مراوده مطالب ادبی داشته ام. و ایشان را شخصیتی شاعر به معنای اخص کلمه، صاحب قریحه و بسیار خوش ذوق در ترکیب فرم و معنا می دانم .
با سپاس