قلم شما

اثری از بانوی هنرمند مهناز نیکفر منتشر شد

حسرت یک خاطره بود که می‌سوخت. از خودم از پیراهن تنهایی پوست انداخته بودم به  خواب پروانگی و نمی‌دانستم پرواز بی بال‌های تو دویدن بر آب است!   از کدام گل بلند شوم که بال به داغ نرسد؟ ای چکیده از من ای شمع در انتهای هر سطر ای عزیزترین پیراهن بر تن.   ازین شب عقیم دل به یوسف کدام چاه حواله کنم که ماه یاد تو را در نگاهم سقط نکند؟   ای نگهبان شعله در من با دست‌های بی‌تو در سوگ سرد شمع به تشییع نور نشسته‌ام بگو از کدام سلام به تکرار خاطره بر می‌گردی مهناز...