قلم شما

برای درخت های پُر بار فردا….

تشنه ی خیالی ام از بی خیالی هایم،

کجاست آن روز های صاف ؟

کجاست آن بی دغدغه گی ها؟

کجاست آن شب های امن و سفید بر بال، پرنده ی قناری؟

روی دیوار

روی خاک باران خورد،

کوه های عظم پُر جوش

، آسمان و تمام آن نقطه های کوچ کرده

می خوانم،

می خوانم تا گوش به گوش نه! بلکه فریاد به فریاد به دل وجدان برسد…..!

از درد های آمیخته شده بر گردن مجرم های بی گناه و فرسوده ، ناله های پُر سکوت مَرد کارگر،

بوی زخم خانه هایی که سال هاست رنگ زندگی را حس نکرده اند،حرف هایی که مشت مشت روانه شدند و از انسان ها بتی ساخته اند که با هیچ جرم و جسمی نخواهد شکست!!

همه را نجوا کنان و رقص کنان در کوچه ها می‌خوانم ، تا تنها و تنها تویی که آغوشت با وجدان آمیخته شده بشنوی و از نو برآیی

برای درخت های پُر بار فردا….

شاید این دوا محرم حال بی نوا شود!!

 

 

حنانه‌رضایی 💚

@hannanehrezaeii

 

❤️💎

روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق

تصویر نویسنده
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *