قلم شما

دو اثر زیبا از بانوی هنرمند هانیه چوبکی

نیت صاف رودخانه‌‌ی گل

ته‌نشین شد پس از زلال شدن

نیت صاف خستگی گم شد

در زوایای بی ملال شدن

 

لبه‌ی استکان به پرت شدن

فکر می‌کرد پیش از افتادن

با شکستن چگونه ممکن بود

مثل اول شدن محال شدن

 

عاشق یک کلاغ لال شده

تخم بی بال کفتری پر حرف

جوجه معشوق فکر پرواز است

جوجه عاشق به فکر لال شدن!

 

دست بردار آرزو از سر

یا بزن از تنم هزار سرت

خون هر جفتمان فدای سرت

مستحب است این حلال شدن

 

کل زخمی که خورده‌ام هستم

کل زخمی که می‌زنی هستی؟

جزئی از انتخاب یا همه‌اش؟

زوزه بودن و یا شغال شدن؟

 

نیم رخ بود روی عشق به من

نیم رخ بود روی عشق به تو

ما به کامل شدن دچار و عشق

به همین نو به نو هلال شدن

 

زندگی،شعر، مرگ…قرعه بکش

عشق در جیب هر سه‌تاشان بود

کاغذی از نوک قناری‌ دور

اشتیاقی ورای فال شدن

 

راستی گام‌های دور و بلند

چه خبر از قدم زدن بی من؟

چه خبر دست‌های غیر بعید

از بعید زمان حال شدن

 

نخ نماپوششی که برتن ماست

خبر لخت تازه‌ای کم داشت

چه خبر؟…پاسخی نداشت خبر

که جواب است در سؤال شدن

 

❤️

 

به مرزهات‌ رسیدم؛ وطن تعارف کن

غریبه‌ای که تویی را به من تعارف کن

 

بهار باش و با فرش قرمز سبزت

به زیر پای درختان چمن تعارف کن

 

صنوبرانه به آن لحظه‌ی ستبر برس

به باغ یخ زده‌ام یاسمن تعارف کن

 

من از نگین تو مستم تو نیز نیشابور

به خود عقیق بنوشان یمن تعارف کن

 

برای غارت از اموال بی‌حساب نترس

به کاروان دلم راهزن تعارف کن

 

مرا ببر به تجسم به رقص با واژه

به روح روح غزل‌هام تن تعارف کن

 

اگر به قله رسیدی نپر، به رسم ادب

به کوه قبل خودت پر زدن تعارف کن

 

اگر سراغ نداری اگر نمی‌دانی

بگیر معرفت از زن به زن تعارف کن

 

دلی بزرگ دلی مهربان دلی ساده

به باغ وحش کمی کرگدن تعارف کن

 

هانیه چوبکی

 

 

❤️

 

روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق

صفحه اصلی

تصویر نویسنده
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *