کشف استعداد برتر

از وقتی تو را می‌نویسم شعرم پایان نمی یابد دوست داشتن تو ادامه دارد. ❤️ فصل آغوش تو را من بهاری می کنم گر که غنچه از لبت باز و خندان بشود. ❤️ در هوای شعر من یک بغل آغوش توست شانه ات را تکیه کن بی نهایت خسته ام   ✍️ شهرزاد فرهی   💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 انتشارات حوزه مشق ناشر برگزیده کشور در جایزه ملی کتاب سال جوانان شد. https://hozeyemashgh.ir/?p=14243&preview=tru چاپ انواع کتاب:  شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و... با شرایط ویژه  و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی،...

در پس این گوشه‌ی بی‌گوشِ شهر خستگی از اقامت در من مرده بود مثال آن روشنی زمستان، ندارم یاد جز با شور، نبوسیدم او را در خیال   گذرش هر بار که می‌خورد به زندگی دیدن لبخند، نگاه، دَمَش، افزون عمر بیهوده غافل و خوش از خالقی خود کور نه اما دیده، روی او بیناتر از روز   و چنان یادش می‌بلعد، ذره‌ذره وجود که موج باد هم این‌گونه ویرانگر نبود دیگر شب نداشت آن شوق تماشا را وقتی موهای شبرنگ، میتابد هر روز   کجای درونِ خروشان راه گریز است گاهی من از یاد خود، خالی می‌رو م به...

هیچ وقت دیر نیست   با صدای زنگ آلارم گوشی لای یکی از چشمامو باز کردم و با پیدا کردن گوشیم که روی زمین کنار تخت یک نفره و نیمه داغونم قرار داشت آلارمی که هر روز ساعت ۶ صبح بیدارم میکرد قطع کردم . طبق روال هرروز اول آه" خسته و بلندی کشیدم و بعد سرمو تو بالش فرو کردم و چند ثانیه تو همون حالت موندم . وقتی بلند شدم و داشتم به سمت سرویس کوچیک خونه کوچیکم می رفتم شروع کردم به بلند بلند حرف زدن با خودم اول میرم شرکت ... اونجا باید تا ۲ کار کنم...

واکاوی نمایشنامه " کالیگولا " اثر آلبر کامو به کوشش سحر رستمیان بازیگر تئاتر و هنرهای نمایشی   این دنیا بی‌اهمیت است و هر که به این حقیقت برسد آزادی‌‌اش را به دست می‌آورد. این نمایشنامه ی قابل تحسین با قلم یکی از خاص ترین نویسندگان قرن بیست میلادی یعنی " آلبر کامو " است.   《کالیگولا》 کالیگولا،  نمایشنامه‌ای به قلم آلبر کامو، فیلسوف، نویسنده‌ و قصه‌نویس فرانسوی‌تبار است که از پدری فرانسوی و مادری اسپانیایی در الجزایر متولد شد. پدرش در جنگ جهانی اول کشته شد. مادرش دو فرزند را به‌تنهایی بزرگ کرد.  کامو از کودکی با فقر بزرگ شد؛ ازاین‌رو...

اسکیزوفرنی رئیس بیمارستان نفسی عمیق کشید: بالاخره رسیدیم! لیلا کوله دخترانه و نازش را روی زمین انداخت: آه رئیس! آخه چرا این جا؟  احسان عرق پیشانیش را پاک کرد: راست می گه! رئیس جواب داد: یه دکتر باید هر شرایطی رو تحمل کنه!  همه غر زدند.  رئیس با اخم گفت: زود باشین چادرها رو بزنین تا به شب نخوردیم! سارا و لیلا مشغول چادر زدن و احسان و علی که هیکل هایی ورزیده داشتند، به اطراف جنگل رفتند، تا هیزم جمع کنند. رئیس هم مثل پادشاه روی صندلی راحتی که با خود آورده، نشسته بود. گاهی با باد بزن خودش...

اثری از مهسا ایمانی در وصف امام حسن مجتبی_ انتشارات حوزه مشق    ماه تابید و عشق احیا شد نغمه خوانی دوباره برپا شد روز میلاد او علی خندید واژه واژه غزل شکوفا شد صورت و سیرتش شبیه نبی همچو بدر تمام پیدا شد چه کریمی که از کراماتش آیه ی لم یزل هویدا شد پسر ارشد علی باشد او که در جنگ یار مولا شد جمل از هیبتش به خود لرزید لشگری غرق در تماشا شد چشم هایش حیات می بخشد نفسش خالق مسیحا شد حسبی الله روی انگشتر با نگینی چنین چه زیبا شد داشت دردانه ای در عاشورا...

۱_نامم زینب است و فامیل مشهور به حسامی ۲_من از کودکی عاشقانه ادبیات را مزمزه می کردم که شراب طهور بود و قنوت زبور ۳_از زمان دانشجویی قلم میزدم و مسئول شب شعر دانشکده بودم به شمع و شراب و شعر و شیدایی ۴_پدر دلباخته ی ادبیات بود و گوش من آشنا با زمزمه ی شاعرانه هایش به شباشب مهربان و لبالب باران ۵_در هر قالبی دستی به قلم برده ام غزل ،رباعی،چهارپاره،سپید،مثنوی و ... که شعر تمام من است ... ۶_افراد زیادی موفق بوده اند اعم از شاعران آیینی و غیر آیینی حامد عسگری،فاضل نظری، علیرضا اطلاقی ،دکتر محمدی(...

خرما و رطب ندارد آن قندِ لبت   می ترسم از آن نگاه شوخ و جلبت   آمد رمضان و روزه دستم را بست   صد بوسه ی عاشقانه باشد طلبت ✍️سید هاشم موسوی 🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎🌹💎 انتشارات حوزه مشق ناشر برگزیده کشور در جایزه ملی کتاب سال جوانان شد. https://hozeyemashgh.ir/?p=14243&preview=tru چاپ انواع کتاب:  شعر،داستان،دلنوشته،رمان،کتاب کودک، کتاب کار،ترجمه کتاب، سفرنامه،زندگینامه،نمایشنامه،فیلمنامه و... با شرایط ویژه  و تبدیل پایان نامه ارشد و رساله دکتری به کتاب با بهترین شرایط و اکسپت مقاله همایشی، کنفرانسی در یک هفته   در انتشارات بین المللی حوزه مشق به مدیریت دکتر فردین احمدی https://hozeyemashgh.ir

۱/لطفاً خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید پریامطلب فائدهستم، کارشناس حقوق، متولد۱۳۷۶/۱۱/۲۹آبی رنگ موردعلاقه منه. من برای سرودن اشعارم ازکهکشان های آبی الهام میگیرم. طراح هستم واکثرنقاشیهای سیاه قلم میکشم، گاهی گیتارمی نوازم، به تئاتروبازیگری علاقه زیادی دارم ودراین زمینه دوتامدرک بازیگری دارم ودرسه فیلم کوتاه بازی کردم. به طبیعت وحیوانات علاقه خاصی دارم ومهمترازهمه عاشق عکاسی هستم وساکن شهرارومیه   ۲/علاقه ی شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟علاقه من به ادبیات ازسن ۱۲سالگی بود، درسن ۱۲سالگی ۹تاداستان نوشته بودم وتخیلات بسیارقوی داشتم وازیه طرف دختری بودم بسیاربلندپرواز، بعدازگذرآن دوران هاباورودبه رشته ادبیات وعلوم انسانی علاقه زیادی...