قلم شما

اثری دلنشین از هنرمند فرهیخته حامد عبدی

بنامِ عشق ، بنام چکامه های غزل   بنام خوبترین حال ، در ثنای غزل   تو بهترین غزلی در کتاب شعر خدا   نوشته با دل خون ، یارِ آشنایِ غزل   به سجده گاه دلم تا قلم سجود کند   نخوانده ، می‌شنوم ذکرِ ربنّای غزل   سپیده‌دم که خدا میزبانِ قلب من است   تو را طلب کنم از جانبِ خدایِ غزل   خدا ، به قامت زیبای تو غزل پوشید   زِ اِنحنای تو آموخت ،  انحنایِ غزل   مرا به شعر بسوزان دوباره خلقم کن   طلا کنم مسِ دل را به کیمیایِ غزل  ...
قلم شما

اثری زیبا از بانوی هنرمند فهيمه منصوری

بهترین اتفاق دنیایی، شک ندارم تمام من هستی طعم ناب شراب شیرازی، سرخوشی مدام من هستی   از نگاهت شکوفه اعجاز، می تکانی بروی اشعارم دفترم عطر عشق می گیرد، موجب التیام من هستی   می شود چشمهای من پر نم، می چکد از لبان من احساس تا بگویم به تو بمان و نرو، بهترین همکلام من هستی   دردهایم همه بخاطر تو، غصه هایت تنيده در دل من هر نفس باتو زندگی کردم همره بامرام من هستی   بي تو هستم هميشه طوفاني ، بي تو در لاك خويش زنداني بازگرد اي شكوه باراني، حسرت ناتمام من هستي  ...
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند مهسا جاوید پور

نمی بازد کسی در صفحه ی شطرنج شاهش را حریف اما به مسلخ می برد گاهی سپاهش را اگر بیراهه رفت آن کس که خلقی پشت او بوده ست به سختی می دهد روزی تقاص اشتباهش را خدا هرگز نمی بخشد کسی را که بیاندازد به دوش دیگری سنگینی بار گناهش را پشیمان است در تنهایی و حسرت ، چه سود اما؟ پلنگی که به زیر آورد مغرورانه ، ماهش را به آب زمزم و کوثر نمی گردد سپید آخر اگر صد بار هم شوید فلک بخت سیاهش را وفاداری مخواه از هیچکس در عالم نامرد که حتی آشنا هم...
قلم شما

اثری از علیرضا امرایی

دنیای من خلاصه شده در نگاه تو شیرین تر از بهشت؟ یقینا گناه تو   الحق که بسته از همه جانب بدون حرف دست تمام حور و پری روی ماه تو...   شیطان اگر تو را شب مهتاب دیده بود میشد خودش به قطع یقین سجده گاه تو   از این به بعد کفر منو دین من تویی... من دوست دارم آنچه فقط دل بِخواه تو   رو میکنم به سمت هر آن جا که ساکنی در من همیشه قبله ی حاجات راه تو   هرلحظه با منی به مساوات هر نفس اینجا درون سینه ی من زیستگاه تو  ...
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند مارال رجائی

زندگی یک جاده ی بی انتهاست   همچو شعر من پر از رنگ و صفاست   شعر من سرتا به سر حرف دل است   زین سبب آغاز و انجامش  وفاست   عشقِ سلطان تمام شعر من   آن که بر هر زخم قلب من شفاست   بیت بیت دفتر شعرم بر این   صدق دعوی کلام من گواست   در هوای عشق یار است دل...   هر چه بر شعرم زنی بوسه رواست   عشقِ  یار،شعر من را سبز کرد   چونکه بر هر بی نوا برگ و نواست   نام  من مارال و شعرم بی زوال   زنده...
قلم شما

اثری جدید از مهربانو بزرگمهر منتشر شد

حسرت در حسرت است نقش چشم منتظر گو به کدامین سمت رفته‌ای بسان پرستو که با بهار می‌رود چشمانم سراغت را می‌گیرد گوشهایم صدایت را می‌شنود وهر برگی که می‌ریزد تپش قدم‌های تو را دارد نگذار بی عشق سر کنم اندکی بیشتر بیا دل حسرت دیدار توست وشبا هنگام منتظر توام مهربانو بزرگمهر ❤️💎   روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند سهیلا سبزه کار منتشر شد

شاهرگم را که زدند؛ تکه‌تکه‌هایم بیرون ریختند هر کدام به شکلی آن که بزرگتر حفره‌ای بود که انتهایی نداشت دست هایم را دورتر تنیده در تنه‌ی درخت یائسه‌ی جوان پاهایم خشکیده بر دیوار صورتم ...اما بی نشانی از همیشه مات مانده بود باور این همه صبوری‌ام نبود! سهیلا سبزه کار 💎❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق  
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند فهیمه جهانی

آواز کلاغ های زشت و بد صدا اکنون یک آرزوی خوب و قشنگ و لطیف شده! دیگر بازی درون یک باغ پر از درخت که برگ و بارش بهم پیچده است یک آرزوی لایتناهی شده.   گریستن در آغوش مادر جوان بعد از بهانه گیری های طولانی رویای شبهای پر از کابوسم شده.   میدانم که آرامش من بعد از گریه های طولانی خستگی و خواب آلودگی نبود من از عطر لباس مادرم آرام می شدم.   تمام خشمم چون عرقی گرم روی پیشانیم خشک میشد و من بعد از بیداری از خواب خوشبخت ترین آدم عالم بودم زمانی که...