قلم شما

چشم بودی اگر، اشک میشدم 

صفحه اصلی

کوه بودی اگر، صبر میشدم

گل بودی اگر، گلبرگ میشدم

چشم بودی اگر، اشک میشدم

اما تو ..

تو نه جانی که روح باشم و از تو بروم

نه ابری، که باران شوم و ببارم

و نه حتی خاطره‌ای که جایی بگذارمت و بروم

تو

تو قافیه های نامنظم یک شعری

که نه میشود آن را نوشت و نه میشود آن را خواند

تو را باید به همراه نفس در سینه حبس کرد

و به همراه آهی عمیق در قلب دفن کرد

این پایان تو نیست

که تو هیچوقت برای من آغاز نشدی

تو همیشه در من ادامه داشتی

بی آنکه بدانی..

 

 

لیلی عشایری

خانه

روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق

Author Image
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟