گفت و گوی صمیمی با فاطمه مرادی از هنرمندان انتشارات حوزه مشق
مصاحبه با نویسنده دلنوشته
لطفا خودتان را برای مخاطبان مجموعه بزرگ حوزه مشق معرفی کنید:
به نام خدا
با سلام و عرض ادب خدمت دوستداران قلم
بنده فاطمه مرادی هستم
۱۷سال سن دارم و تقریبا نوشتن رو از ۱۰سالگی به شکل آماتور شروع کردم و در این ۷ سال خورده پیشرفت های شکل گرفته
چگونه به این نوع نوشتن علاقهمند شدید و چه تجربههایی در این زمینه دارید؟
برای نوشتن یک دلنوشته بیش از چند خط اجازه نوشتن به خود را نمی دهم
اغلب دلنوشته هایم را در چند خط خلاصه میکنم و سعی میکنم تمام معنا و مفهمومی که در ذهن دارم را در همین چند خط بگنجانم
من بعد از خواندن شعر ها و دلنوشته های کوتاه آقای نزار قربانی به این سبک از نوشتن علاقه مند شدم و از آنجا به بعد در نوشتن این سبک تلاش کردم
به اشتراک بگذارید که چه چیزی شما را به نوشتن دلنوشتهها ترغیب میکند؟
اگر بخواهم راجب آرامش در حین نوشتن صحبت کنم شاید حرف هایم کلیشه ای به نظر برسد
اما یکی از دلایل مهم من برای نوشتن ماندگار شدن است
تصور اینکه شما روزی بدون اینکه اهمیتی داشته باشد به دنیا آمده اید و یک روز هم خواهید مرد و هیچ نام و اثری از شما باقی نخواهد ماند کمی دل خراش است
می توانم بنویسم و افکار و عقایدم را جا بگزارم برای نسل ها بعد از خودم که میتوانند در میان صحبت هایشان نام من را ببرند
آیا دلایل خاصی وجود دارد که شما را به نوشتن در این سبک الهام میدهد؟
مفهوم
یکی از دلایل خاص من مفهوم هست
به گمان من نوشته های بالا بلندی که معنای در آن نیست تنها کاغذ سیاه کردن است و هیچ ارزشی ندارد
یک خط نوشته که بتواند لحظه ای به شما امر کند که فکر کنید بسیار ارزشمند است
مفهومی که می خواهم توسط کلمات به مخاطبم برسانم باعث شده که گاهاً کوتاه اما کارساز بنویسم
کاربرد دلنوشتهها در فرهنگ و ادبیات چه نقشی ایفا میکند؟
اینکه دلنوشته ها بیان کننده اوضاع و احوال ما و فرهنگمان در نسل های آینده هست یک موضوع بدیهی و آشکار است
البته دلنوشته ها قابلیت مطرح کردن فرهنگ و نوع نوشتار ما را به فرهنگ های دیگر نیز دارد
به طور کل این سبک نوشتن قابلیت های بی نظیری دارد
به نظر شما چرا این نوع نوشتهها جذابیت خاصی برای خوانندگان دارند؟
پاسخ من باز هم مفهوم است
گاها مفهومی که شما در یک دلنوشته چند خطی پیدا میکنید را نمی توانید در یک کتاب کامل پیدا کنید
اما عکس این موضوع هم متعدد هست
از دید بنده مهم نیست که نوشته شما در چه سبکی باشد
مهم این است که چیزی را به مخاطب بیاموزید
آیا دلنوشتههای شما تمرکز خاصی دارند؟ آیا در موضوعات خاصی تخصص دارید یا به مسائل گوناگونی میپردازید؟
سعی بنده بر این بوده که به موضوع خاصی تمرکز نکنم
نوشتن مداوم بر یک امر در ابتدا حقایق و در انتها تنها وجه های نمادین از آن موضوع را پدیدار میکند
مسائل گوناگون انتخاب من در نوشتن بوده
چگونه از تجربهها، احساسات و دیدگاههای شخصی خود برای ایجاد ارتباط با خوانندگان استفاده میکنید؟ آیا این نوع نوشته موجب ارتباط عمیقتری با خواننده میشود؟
دیدگاه و تجربه ها میتوانند عناوین بسیار مهمی برای نوشتن باشند
اما بنده به شخصه به احساسات تکیه ای ندارم
احساسات متفاوت می تواند باعث آشفته احوالی نوشته های ما بشود
ارتباط عمیقی می تواند از طریق نوشتن تجربه ها صورت بگیرد چون این نوع نوشته کاملا صادقانه بیان می شود و دریافت آن برای خواننده آسان تر است
اما دیدگاه های ما می تواند با مخاطبانمان متفاوت باشد و تمامی دیدگاه هایمان را نمی توانیم در اشتراک بگزاریم
آیا با چالشهایی در ایجاد دلنوشتهها مواجه شدهاید؟ اگر بله، لطفاً درباره آنها صحبت کنید و بیان کنید چگونه با آنها مقابله کردهاید.
خیر
چگونه میبینید که دلنوشتههای شما میتوانند به توسعه و ترویج فرهنگ و ادبیات کمک کنند؟ آیا تلاش میکنید تا نوشتههایتان را به عموم جامعه فرهنگی منتقل کنید؟
مدعی شدن برای این امر که نوشته های بنده در فرهنگ ادبیات تاثیر خواهد داشت یک ادعا بزرگ است و ترجیح بنده این است که راجب این مسئله صحبتی نکنم که بعد ها از عهده آن بر نیایم
انتقال نوشته ها به عموم جامعه افتخار محسوب می شود و بنده در فرصتی که این افتخار را داشته باشم به حتماً این کار را خواهم کرد
آیا تجربههای همکاری با دیگر نویسندگان، انتشارات یا وبسایتهای فرهنگی داشتهاید؟ اگر بله، لطفاً درباره آنها صحبت کنید و تأثیر آنها را بر نوشتههایتان بیان کنید.
تجربه همکاری با دیگر نویسندگان مانند راه رفتن در لبه یک تیغ است
هر نویسنده سبک بخصوص خود را برای نوشتن دارد و تجربه بنده از همکاری با نویسندگان این بوده که این امر در حالی که می تواند مفید واقع شود می تواند در نوشته های ما اختلالی نیز ایجاد کند
و باید حواسمان به این همکاری باشد تا در سبک نوشتار ما اختلالی ایجاد نشود
صحبت پایانی با مخاطبان حوزه مشق را بفرمایید:
می توان نوشت تا غرق نشد،
میدانی، دلتنگی که مدتی در سینه خاک بخورد و به موقع گفته نشوند دیگر به صورت کلماتی واضح و گویا از دهان خارج نمیشود
بلکه به شکل قطرات بلورین چشم ها را دریده و بیرون خواهند آمد.
…………
پس از آنکه حرف ها را بلعیدم و نگفتم به اینجا رسیدم که:
جایی که کسی جرعت رویارویی با ظلم را ندارد و در مقابل آن سکوت می کنند
در ابتدا شجاعت و شرافت میمیرند و سپس مردم اعتقادات خود را قربانی می کنند تا جانشان را نگیرند
خدمات ما شامل چاپ کتابهای شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایاننامه به کتاب است. شما هم اگر رویایی در سر دارید، با ما در تماس باشید:
09191570936
09393353009
https://hozeyemashgh.ir
انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی